حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

استقلال فکری

شما انسان هستید با رشد و قابلیت رشد فکری پس با ارتقای رشد فکری و یافتن استقلال فکری شما خود تمیز دادن را یاد میگیرید و در قلمروی این استقلال فکری هست که مثال یک انسان عمل میکنید نه  اینکه کی چی چجوری بمن خوراک میدهد من تمیز دهنده خوراک فکری خود هستم و خود تشخیص میدهم که چه درست و چه غلط هست .اما در این روند با قلمروی گسترش ذهنم به  این میرسم که خود با رشد فکری و رشد ایمانی و رشد در انچه لازم برای استقلال فکری خود مد نظر دارم در ان رشد ها  ارتقا پیدا کنم بهترین نحوه آن تعلیمات درست و تشخیص در کیفیت تعلیم و یافتن آن هست .پس در این قلمروی ذهنی انسانها خود هستند که آنقدر باید استقلال و رشد ذهنی یابند که بتوانند در امورات مهم و غیره توانایی یا پر شدن و تعلیمات درست همگام سازی در وسعت رشد ذهنی خود را با پر کردن ساختمان فکری از تعلیمات درست و تشخیص و کیفیت آن بنای محکم آن را بسازند و در اتصال این قوت ابزار لازم را داشته باشند تا در هر لحاظی از پر شدن های مختلفی که لازمه در قلمروی ذهن دارند انتخاب کنند در پهنای همه ی آنچه هست اندیشه کنند تفکر کنند استقلال فکری داشته باشند و به رشد تعلیمات خود در بنای فکر خود بکوشند دریای علم و دریای دانش اندوزی را در بنای ذهنی خود رشد دهند و ذخیره فکری کنند.

1-رضایت خدا-2-روشنایی و تاریکی-3-چشمه و دریا-4-کاشت و برداشت در معنای دو کاربرد زمینی برای آسمان

1-سعی کنید بهترین روش زندگی یعنی  خوبی و نیکوکاری را در روح خود سرلوحه رفتار خود قرار دهید زیرا جسم عمل میکند به آنچه روح از تفکر در آن جاری میسازد و روح عملی انجام میدهد که تفکر بر آن حکمفرما هست پس در روح خود کار کنید تا در جسم خود عمل کنید و عمل شما آنچنان باشد که در آن رضایت خالق باشد هر چند مخلوقاتی آن را ناپسند دانند اما رضایت خدا را بر رضایت مخلوقاتی که در عملی که برای رضای خداست ارجحیت کامل دهید اما در کاری که انجام میدهید تفکر کنید که آن را به نحو درست و نیکو و خوب به عمل رسانید زیرا آنی که بذر خوبی را درون خود نیکو عمل آورد در مزرعه زندگی دیگران نهال درستی میکارد و آن نهال در عمل آن افراد به نیکویی عمل می آورده میشود که در آن رشد تفکر بر جسم و اعضای آن جاری میشود.آنی که نیکویی کند به انسان حیوان طبیعت عملکرد برداشت آن را در زندگی میبیند .

2-آنچه بر فکر شما جاری میشود آنیست که در درون شما جوشش میکند و آن روح راستین حقیقت هست اگر درون را تاریکی گیرد برون عملکرد تاریک به عمل می آورد اگر درون خود را عبادتگاه خدا کنید برون شما اعمال آنست اگر فقیرید فکر شما فقیر نباشد اگر معلولیت دارید در هر قسمت بدن روی قوت بینایی تفکر و هر قسمت بدن شما دست شما پای شما هر کدام قدرت توان فکری شماست که به آن قدرت عمل میدهد زیرا فکر قوت را جاری میکند و آن قسمت از بدن در قدرت تفکر شما قوت میابد و با همان معلولیت به کار سنگین تر از آنچه فکر میکردید دیگر به کار نمی آید عمل میکند پس قدرت فکر و استقلال فکری حکومت بدن شماست پادشاه بدن شما فکر شماست آن را سالم نگاه دارید تا بر تمام بدن شما فرمان درست براند.

3-اگر در راهی قدم میگذارید که در آن راه تشخیص درستی تمیز دادن را بدانید آن راه سرچشمه دریا خواهد شد زیرا رود در پشت سنگلاخ ها از جریان قوت به دریا میرسد سنگلاخ ها شما را سد نمیکنند بلکه خود شما هستید که در سد رودخانه قوت نمیابید تا دریا را ببینید پس اگر رود فکر شما دریا باشد دریا را بنگرید والا در همان رود می ایستید.

4-اگر کاری که انجام میدهید درست باشد خود طلوع بینایی هست اگر تمام دنیا هم آن را نبینند آن کار در درستی روزی به عمل می آید زیرا زنجیره کار درست در نهال درخت تنومند میشود اگر درختی که میکارید میوه خوب دهد آن را از کاشت تا عمل آن خواهید فهمید روزی به آنچه کاشتید نگاه میکنید و برداشت آن را از میوه هایی که درست عمل آمدند خواهید فهمید اگر در کاشت درست بذر درست مزرعه خوب و سنگلاخی و هم سطح کردن زمین همت گمارید دیگر پای شما به سنگ نمیخورد زیرا در هنگام زمین عمل آورنده تمام جوانب را سنجیده اید اگر ضعف بدن شما یاری ندهد در زنجیره نیکو ضعف آن به قوت آن عمل میکند و محصول آن محصول جمعی خواهد شد پس بیندیشید تفکر کنید تمیز دهید و در قوت عمل کنید و آنچه در زمین خوب کاشته شود در آسمان برای شما بذر ایمانی خواهد بود ایمان قوی یعنی عبادتگاه بدن از پر شدن عمل میکند و تفکر دریافتنو حل مسائل و تشخیص کلام به شما در تفکر در کوبیدن جستن یافتن آنچه در روح شما قوت میگیرد به درستی راستی شما را به امورات کلام رهنمود میکند کلام را شکافتن مثال گندم هست که در مزرعه به محصول برنج ماند که در پخت عمل آوردن آن فن آشپزی میخواهد.فن اشپزی یافتنی هست اما فن ایمانی در یافتن تنها نیست در پر شدن در زنجیره خدا هست که کار عمل می آید پس کاری کنید که دیگران را به رشته درست محکم بند زنید که نه خود افتید نه دیگری را و این راه حلش در رضایت خالق بر مخلوقاتی که خوش نداشته باشند ارجحیت داده شود به درستی حق طلبی و حقیقت جویی که در امر مرور زمان بر عمل و عملکرد و رفتارو بهتر شدن و محصول کامل بدون آفت عمل به آوردن بذر های نیکو و درست و زنجیره تمیز شده از قوت در عمل و آنچه که میتوانید انجام دهید باشد نه بیشتر از توان پر شدن نه تعلل در آنچه میتوانید و انجام ندهید بلکه هر چه در درستی باشد نمود خوب کند و قضاوت شما در پر شدن باشد ان موقع شما قضاوت نمیکنید بلکه رفتار و آنچه عمل می آید خود قضاوت کار خواهد بود پس در قضاوت دیگران سخت گیری یعنی شما دیگران را قضاوت نکنید اما در آنچه عمل می آید خود بر کار قضاوت میشود زیرا آنی که قضاوت میکند روزی بر او قضاوت میشود.ولی آنی که اعمال رفتار سکنات و عملکردش درست باشد اگر هزاران نفر هم آن عمل را رد کنند درستی عمل از جایی از  زنجیره به درستی آن شهادت میدهد و آنی که شهادت میدهد زنجیره درستی و اتصال و روح از عالی ترین اتصال در آنچه عمل میکنید خواهد بود زیرا  خدا  آز انچه فکر میکنید به شما نزدیکتر هست.

فانوس هدایت

وقتی انسانی از کاری مطمئن هست آن را در ورطه میگذارد تا بیندیشند و کار علمی کنند و متخصصین آن را دریابند هر کاری متخصص خاص خود را دارد و حرف فلان فلانی ارجحیت ندارد غیر تخصص حال در امور معنوی متخصص خاص خود نه از ورطه تنها علمی بلکه مسائل معنوی مسائلی فرای تنها علمی آنست شخص معنوی به سلاح دانش و غیر آن خداوند مسلح به سلاح کشتاری نیست بلکه سلاح او علم و معنویت عمل اوست.پس آنی که میگوید این گوی و این میدان کاری که کرده درست میداند و آن را به درستی دریافت و در ورطه همه گذارد تا آنکسانی که متخصص امر هر کاری هستند چه در هنر چه در معنویت چه در فرهنگ و هر کاری در آن کار برسی شود . وحالا معنویت که دیگر فرق دارد زیرا امورات تمامی مخلوقات خداست و این امر با درستی یعنی جهانی که آن را بداند.

...

کاهلی سستی و امورات مهم ترس نیستند در امورات مهم خداوند راه را در آنچه که برابری کند گذارد خداوند در امورات مهم به افراد ایجاد کردن نمیدهد زیرا ایجاد دست انسانست اما اعجاز همان محل رفتن و نیافتن آن اثر هست و حتی در یک قاب پنچره. ایجاد دو حالت هست ایجاد مکان عبادت. ایجاد نشانه ای که یافت بشود.ایجاد محل با اعجاز فرق دارد.ایجاد شما مجسمه ای بسازی باقی ماند اعجاز همان با شکل دیگر ایجاد اما بعد آن به حالت اول برگردد این یعنی در لحظه.ایجاد تراشیدن هست اعجاز در لحظه همان منتها کاری که مدتها بتراشند در لحظه انجام گیرد خاص قدرت خدا و یکی از نشانه های پیدایش زمین هست این امر اعجاز احداث هم با دانش بخوبی دریافته و در همان محل به درستی دریافته تر میشود که ایجاد نبوده و آن نشان اصلان با منطقه جغرافیایی و ساخت جور در نیاید یا با رفتن دیدن آن را نیابند.ایجاد و احداث فرق بزرگی هست در آن.

فانوس هدایت

اینکه انسانها به واقعیت امورات برسند و هر حکمتی را در زمین و آسمان روز و شب هر چه خداوند آفریده هست بدانند همان پری آنها در همان خالقی هست که آنها را آفریده زیرا خداوند از رگ گردن به شما نزدیکتر هست و آنچه میکنید و انجام میدهید را میداند زیرا خالق شماست پس چه کسی توان ایستادن در برابر پروردگاری را دارد که آنقدر به او نزدیک هست که روحش گواه آفریدگارش هست زیرا جسم  امانت هست و روح امانت خدا پس بیندیش انسان آن امانت را در چه راهی به کار میبندی.

...

غرور از ابزار ابلیس هست غرور کاذب مایه آفت خود و دیگرانست اگر درستی را یافتید در زنجیره درستی حرکت کنید آن موقع چه باشید تا زمان معین چه نباشید شما هدایت یافته شدید اگر اموراتی مانع هست اندیشه سد نیست بلکه اندیشه شما در قوت ماندن رفتن شما کار میکند و اگر در این بستر خداوند یاری دهد هیچکسی مانع آن نتوان شد زیرا خداوند قادر هست که به تمامی امورات خود چه در زندگانی و موت به شما قدرت دهد تا انجام امورات کنید پس هیچگاه انبیا و صلحا و خوبان راهشان قطع نمیشود حتی چه به شهادت یا مرگ زیرا خداوند آنها را افراد خوب و درست را قدرت میدهد تا دشمنان بدخواهان نتوانند پیروز گر بر حق باشند زیرا مقتدر و پیروز خداست و هر کاری توان دارد با تدبیر درست و دانای کل امورات درست را انجام میدهد با خدا شکست خوردن غیر ممکنست زیرا دست شما را ول نمیکند و اوست که یاری میدهد اگر تمام جهان به شما کمک نکنند خداوند کمک شما میکند تا راه حقیقت و درستی حقیقت خداشناسی و امورات او انجام شود .

...

بیندیشید و با درستی عمل کنید زیرا اندیشه و درستی و خوبی دریاست .هر کسی خوبی کند برای رضایت خالقش خداوند هم او را سرافراز در امورات کند عجله مایه بدبختی و عجله کار ابلیس هست اما صبر و به هنگام عمل کردن در خواست خداست پس خواست خدا را بر خواست مخلوق یعنی آنچه خواست خداست در زمان خودش انجام شود و اگر آن زمان سستی شود خداوند سستی را در آن زمان بد و قوت را در ان زمان دهد و آن زمان هست که اگر آن را در نیابیم خود در ترس غفلت و پر نشدن و غفلت از درون خسران میبینیم زیرا آنچه خدا بخواهد انجام میشود و چه همه امورات هست که خداوند خواستار انجام آن هست این یعنی خداوند بسیار کارهای مهم در زنجیره دارد پس تک نگری صرف نیست بلکه هر انسان رسالت دارد تا در آنچه خدا به او وامیگذارد حرکت کند.انسان درست انسانی هست که خواست خدا را بر مخلوقات ارجحیت کامل دهد و آنچه میکند خود در آن اندیشه کند اگر اشتباه رود برای ان انسان چندین برابر سخت خدا گیرد زیرا خود خواهد فهمید و سریع به پر شدن دست میزند تا راه به خواست رضایت خدا انجام شود زیرا این فشردگی و سختی را این دسته افراد خوب میدانند.

عکاس-حسام الدین شفیعیان - حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی عکاسی - حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانکـــمپیــن نــســلی ســـاختــه***

حسام الدین شفیعیان

فانوس هدایت

1-خداوند به کسی قدرت هدایت و اوامر حق را میدهد که درباره او به اطمینان امانت و درستی در او و امر خوب و حمایت از مخلوقات از انسان و حیوان و گیاه و مهربانی را در او به پری رسانده باشد و خداوند سرافراز کننده هست و خداوند کسی را دوست میدارد که در جهت  خیرو منفعت بشریت کوشا باشد.

2-خداوند بینایی میدهد و حس را خداوند مهربان هست خداوند حکمت ها را در حد اعلی آن میداند و خداوند به نیکی و خوبی رهنمود میکند.

3-هیچگاه آدم بد قدرت بر خیر ندارد زیرا بدی را در خود جای میدهد آدم بد آدمیست که آزار رسان و ظالم باشد آدم بد در تاریکیست و تنها قدرت او آزار رساندن اوست اما در تاریکی در غفلت و تباهی هر کاری که بد کند به خودش روزی بر میگردد و  انسانهای در روشنایی از پر شدن از موهبت و مهربانی خدا راه درست را میپیمایند حتی اگر تاریکی از آنها نفرت کند خداوند خوار کننده درستکاران نیست زیرا خداوند خواری اصلی را در سرای کوتاهی دست انسانها از زمین و سرافرازی در آنجا تو چه اندوخته ای هست نه چه قدرتی یا مالی در زمین داشتی آنجا فقط اعمال انسانهاست که یاری کننده آنهاست زیرا خداوند همانقدر که مهربانست عادل هست و عدالت خدا یعنی اینکه مصلحت او چه کسی را در آنجا حکمت او چه کسی را در آنجا بگمارد به امورات هست نه خواست هیچ انسانی و قدرتی زیرا قدرت در سرای بی زوال کارها کاملان به خدا واگذاری هست زیرا زمین محل بوته آزمایش ها و اعمال ها و کوله باری برای سرای بی زوال حکومت کامل الهی یعنی حکومت به معنای آنجا قدرت و امیال زمینی جایی ندارد و تنها شخصیت و چشم باز شدن برزخی کامل هست که به امورات میرساند و این یعنی حقیقت ها را دریافتن کامل و آنجا شما کیستید یعنی اعمال شما و آنجا شما چه کردید یعنی کارهای شما در زمین پس سرای زمین فرصت بذر های نیکوست برای برداشت نیکو در سرای بی زوال الهی.