وقتی انسانی از کاری مطمئن هست آن را در ورطه میگذارد تا بیندیشند و کار علمی کنند و متخصصین آن را دریابند هر کاری متخصص خاص خود را دارد و حرف فلان فلانی ارجحیت ندارد غیر تخصص حال در امور معنوی متخصص خاص خود نه از ورطه تنها علمی بلکه مسائل معنوی مسائلی فرای تنها علمی آنست شخص معنوی به سلاح دانش و غیر آن خداوند مسلح به سلاح کشتاری نیست بلکه سلاح او علم و معنویت عمل اوست.پس آنی که میگوید این گوی و این میدان کاری که کرده درست میداند و آن را به درستی دریافت و در ورطه همه گذارد تا آنکسانی که متخصص امر هر کاری هستند چه در هنر چه در معنویت چه در فرهنگ و هر کاری در آن کار برسی شود . وحالا معنویت که دیگر فرق دارد زیرا امورات تمامی مخلوقات خداست و این امر با درستی یعنی جهانی که آن را بداند.
...
کاهلی سستی و امورات مهم ترس نیستند در امورات مهم خداوند راه را در آنچه که برابری کند گذارد خداوند در امورات مهم به افراد ایجاد کردن نمیدهد زیرا ایجاد دست انسانست اما اعجاز همان محل رفتن و نیافتن آن اثر هست و حتی در یک قاب پنچره. ایجاد دو حالت هست ایجاد مکان عبادت. ایجاد نشانه ای که یافت بشود.ایجاد محل با اعجاز فرق دارد.ایجاد شما مجسمه ای بسازی باقی ماند اعجاز همان با شکل دیگر ایجاد اما بعد آن به حالت اول برگردد این یعنی در لحظه.ایجاد تراشیدن هست اعجاز در لحظه همان منتها کاری که مدتها بتراشند در لحظه انجام گیرد خاص قدرت خدا و یکی از نشانه های پیدایش زمین هست این امر اعجاز احداث هم با دانش بخوبی دریافته و در همان محل به درستی دریافته تر میشود که ایجاد نبوده و آن نشان اصلان با منطقه جغرافیایی و ساخت جور در نیاید یا با رفتن دیدن آن را نیابند.ایجاد و احداث فرق بزرگی هست در آن.