ژ. دوشن گیمن
زرتشت نتوانست ظواهر رسوم کهن را براندازد. هرگز ایرانیان این اصل را نپذیرفتند که با پرستیدن دیوان اگرچه بسیار بدخواه وشریر باشند چیزی بدست نمی آید. هنوز هم در یسنا از آب نیاز خواسته واز هَوُمه و فرَوَشی ها پاسداری می شود. سرودهایی در ستایش وجود های الهی بیگانه با گاتها وآیین آن در مجموعهً سرودها راه یافته است.* زرتشت وجهان غرب، ص110
ژ. دومزیل
زرتشت، به حق نخستین مُصلحی است که با تبلیغ " توحید وعظمت خداوندی" پرداخته و به خدای یکتا وتوانایی که شکوه آن بیش از خدایان کیش های قبلی است باور دارد، از پروردگار واحدی به نام " خداوند خرد" نام می برد. دیانت زرتشتی سراپا ستایش وتمجید از خداوندِ خرد است. *تاریخ تمدن ایران، ص 113
ردلف
یکی از اقدامات مهم زرتشت نفی افکار کاهنان ومتولیان مراسم غیرانسانی زمان خود بود. ازجمله نفی نمایندگان تیره های اوسیج و تبلیغات ناشایست آنها در اجتماع بود که مردم را کورکورانه به اطاعت خود وادارمی کردند وبه اقدامات ومراسم خود رنگ دینی می دادند.
رمیه
فروزه های ایرانیان باستان ستایش آمیزند ولی باید دانست که انگیزهً آن ها، آموزش های نیک خواهانه ومردمی زرتشت می باشد. زرتشت از منشی والا برخوردار بود که توانست بر دلِ مردم رخنه کند وآن ها را به سوی خود وآفریدگار مهربان ونیک خواه بکشاند.
زودربلوم
نام زرتشت با یک رنسانس اجتماعی و روحی به هم پیوسته است، حادثهً فوق العاده ای که در کوهستان های باختر رخ داد به عنوان یک انگیزهً سازنده وتعیین کننده در تحول وتکامل روحی یک ملت ویک قلمرو بزرگ نقش اساسی وبنیانی داشته است.
جکسون
زرتشت یک شخصیت تاریخی ویکی از بزرگترین معلمین دین شرقی است، همان مقام و منزلت، احترام وتوجه ستوده ای که درباره جویندگان نور و روشنایی نظیر بودا، کنفسیوس، سقراط پذیرفته می شود می بایستی نسبت به زرتشت روا داشت.
علیرضا حکمت
هیچ دینی در جهان به اندازه ای آیین زرتشت به آموزش وپرورش وکسب دانش وآموختن آن به دیگران اهمیت نداده وبرآن تاکید نکرده است تا آنجا که آن را بهترین وسیله رستگاری قرارداده است.
همین آیین زرتشت است که فرهنگ وتمدن ایرانی را چنان وسعت وعمق بخشید که هجوم مقدونیان وتسلط سلوکیان نتوانست آنرا دگرگون سازد وبه زودی آثار مهاجمین را از فرهنگ وتمدن خویش بِزُدود وآن را مُنزه وپاک به دست ساسانیان سپرد. *آموزش وپرورش در ایران باستان، 124
مهربان خداوندی
زرتشت در خلال سرودها، بارها درخواست می کند تا اهورامزدا در همین جهان خاکی از حشمت وفرزانگی ودارایی، نیکوکاران را بهره مند سازد. این امر جز با کار وارزش آن به حصول نمی پیوندد. در هیچ جای آیین مزدایی، بیکاری وتنبلی تجویز نشده است. احترام، شوکت، ثروت، قدرت، آسایش ورستگاری هرفردی در این جامعه منوط به آن بود که بیشتر کار کند. *شناسایی زرتشت، ص14
خداداد خنجری
از دیدگاه زرتشت، خداوند آفرینش را برپایهً تمایل یا تصمیم یا به هر دلیل دیگری، از زمان معینی آغاز نکرده است ودر زمان معینی نیز پایان نداده است. همچنین موجودات مختلف را در چارجوب یک برنامهً زمان بندی شده، نیافریده است. خداوند از ازل آفریده است وتا ابد نیز می آفریند. آفرینش در ذات خداوند جریانی بی آغاز، مستمر، افزاینده و بی پایان است. پس از این دیدگاه، آفریدگار هستی را از هیچ نمی آفریند. او هستی را از هستی خود می آفریند؛ از این رو، جهان هستی از خداوند جدا نیست وخداوند نیز از جهان هستی جدا نیست. به تعبیر کامل تر، در بینش زرتشت، آفریدگار، آفرینش وآفریده، یگانه اند. * بینش زرتشت، ص 92
داوسون
دردین زرتشت قواعد وبرداشتهای مذهبی فراوانی یافت می شود که نتیجهً آن را به شکل های گوناگون در عقاید مسیحیان ویهودیان مشاهده می کنیم. این آثار قرن ها قبل از ظهور مسیحیت و یهودیت نمایان شده اند و در حقیقت آثار مقدس باستانی هستند که مذاهب یونانیان، رومیان، آلمانها، اسکاندیناوها وبه طور خلاصه کشورهای اروپا، آمریکا، استرالیا و نقاط دیگری که توسط اروپاییان مُستعمره گردید، مُنشعب شده اند.
پلوتارک
زرتشت مردم را آموزش داد که هیچ فدیه و نیازی جز سپاس وکردارنیک در درگاهً اهورامزدا پذیرفته نمی شود.این اقدام زرتشت نه تنها نمونه ای از شجاعت و ارادهً قوی است، بلکه درجهً معرفت او را به حقیقت کامل نشان می دهد. زرتشت بزرگترین پیامبری است که در آغاز تاریخ بشریت ظهور نموده وبه وسیلهً فلسفهً خویش انسان را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخته است. او با کمال جدیت در برانداختن این خُرافات کوشیده واساس مذهب خود را بر آموزش اخلاقی نهاده است ....زرتشت حقیقتی را آشکار ساخت که دارای بلند ترین درجهً فلسفی و اخلاقی است در مرحله ای که بیم وامید محرک همهً احساسات و اندیشهً زرتشت بود واین دو احساس او را دیوانه وار به پرستش اوهام و خرافات وادار می ساخت، پیامبری ظاهر شد و در هنگامهً چنین افکاری اساس آیین و آموزش خود را بر پایهً ارزشمندی بنا نهاد که از هرگونه اوهام به دور بود ویگانه مجموعه ای است که می توان آن را بهترین آموزش زندگی بشری دانست.
پیرنیا
یکی از اصول دین زرتشت اعتقاد به مُختار بودن انسان در افعال خویش است وبرآنند که انسان در ارادهً خود آزاد می باشد. سرنوشت او خود به اختیار او است ومی تواند از دو راه خوبی وبدی هرکدام را بخواهد اختیار کند. زرتشت اصلی بسیار عالی وقاعده ای بسیار لطیف در دین خود برقرار کرده می گوید: راستی ریشهً همهً خوشبختی ها ومایهً خیر است ودروغ ریشهً تمام شرها باعث هلاکت است. انسان باید راستی پیشه کند؛ در منش، وروش یعنی پندار وگفتار وکردار. * تاریخ ایران، ص436
رابیندرانات تاگور
زرتشت درتاریخ عالم نخستین کسی است که مذهب را به شکل اخلاقی در آورد ودر روزگار باستان، حقیقت وحدت را به بشر آموزش داده، راستی ونیکی را حقیقت کامل وکمال حقیقی معرفی نمود... زرتشت پس از رسالت خویش از همهً مراسم ظاهری وقربانی های خونین ونثار سوما وغیره که قبل ازاو درایران معمول بود، رو بگردانید.
توماس هاید
خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید. زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی دربارهً خداوند برخوردار بودند. این مردم باخِرد، سزاوار مرد خردمندی چون زرتشت بودند.
جان هینلز
دین زرتشت را باید نخستین دین آزادی انسان ها وحقوق بشر در جهان خواند.
بُختورتاش. ن
زرتشت نجات ورهایی کسان را در نیستی آنان نمی داند، بلکه به پاکی وتربیت جسم و روح وزندگانی جاودان باور دارد وآموزش می دهد که انسان از نعمت ها ولذات جهان بهره مند گردد وشادمان باشد. * حکومتی که برای جهان دستور می نوشت، ص 409
بیزانت آنی
من روزی را به خواب می بینم که نفس گرم وخشور پاک اشوزرتشت باز در سرتاسر پرستشگاه ها دمیده خواهد شد وکیش زرتشت بار دیگر به اوج دیرین خود خواهد رسید آیینی که چون خورشید روح آدمی را جلا خواهد داد ویکی از بزرگترین ادیان جهان به شمار خواهد آمد.
ذبیح بهروز
مکتب مزدایی زرتشت که ادب عارفانه یا مغانهً فارسی سند متواتر آن است از نظر مبدا ومقصود آفرینش وسرانجام، با اعتقادات مذاهب مشهور ومعروف چندان شباهت ندارد وبرای کسانی که عشق وسودای جویندگی، آنها را به سوی اندیشه های ژرف، دور از خود بینی وخود خواهی نمی کشاند و به مقدرات در آفرینش از مرگ ورنج و ناکامی وگذشت زمان، خشنود نیستند، قابل دریافت وگوارش نیست.* یادنامه دینشاه ایرانی، ص 66
فرانسیس پاورکاب
من شگفت دارم از این که اگر زرتشت در هزاران سال پیش از میلاد در شرایطی که هیچ قانونی برای بشریت وجود نداشت ظهور نمی کرد وچنین آموزه هایی را برای ما به جای نمی گذاشت که پس از هزاران سال بدون کوچکترین ناهماهنگی با شرایط امروز، همچنان پایه های انسانیت بشر را شکل می دهد. اگر وی نیامده بود براستی امروزه جامعهً بشریت چه حالی داشت ودرچه شکلی زندگی می کرد؟
اینسلر
زرتشت از جامعه ای برخاست که به آیین وادب دینی بسیار اهمییت می داد وازروی فرهنگ وادب وپرورش از مسایل مربوط به نیایش آگاه بود چنانکه از آموزشهای گاتها پیداست به طور کلی سراسر این سرود ها گواه آنست اما سفارش وتاکید سرودها بروحدت اندیشه است ونه به جاآوردن آداب واعمال، به گمان من از نظر زرتشت به جا آوردن راستی (اَشَه) واندیشهً نیک (وُهومَنه) در میان مردمان بهترین شیوهً پرستش خدا به شمار می رود واین شیوه بهتر از طریقهً خُوف است.
جهانگیرموبد گشتاسب اشیدری
بدون هیچ گزافه گویی ، آموزشهای زرتشت بزرگترین میراث کشور ما و مایه فخر ومباهات هر ایرانی است. آن چه ایرانی می تواند بدان ببالد نحوهً پیدایش آیین شگفت انگیز و اندیشه برانگیز زرتشت ونفوذ ژرف آن در فرهنگ جهان است. *آیین زرتشت ص 19 *
المستد
ما نه احتیاج به افسانه های مربوط به زایش زرتشت با آثار ونشانه های آسمانی داریم و نه به یک زندگی پُرازمُعجزه ، ونه یک مرگ با شهامت به دست نو مادها، تا بخواهیم شکوه اورا ثابت کنیم، از سخنانش می توانیم زندگی و رسایی اندیشهً او را ترسیم کنیم.
بارتولومه
نام زرتشت نه تنها در ادبیات وتاریخ ایران موجود است، بلکه در آثار آسوری، ارمنی، عربی، چینی، یونانی، لاتین وحتا در ادبیات ایسلندی از او سخن گفته شده است. شکی ندارم که گات ها مستقیما به پیمبر ایرانی وابسته بوده واز جانب او موعظه شده است وبیش از همه می توان به وضوح وجود زرتشت را در آن احساس کرد.