حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

مزامیر ۲۲

Tumba do Rei Davi - Photo de Jérusalem, District de Jérusalem - Tripadvisor



۱
ای خدای من، ای خدای من! چرا مرا ترک کرده ای؟ چرا از نجات من و از فریادم دور هستی؟
۲
ای خدای من، در روز دعا می کنم و مرا اجابت نمی کنی. در شب نیز می نالم و آرامش ندارم.
۳
اما تو مقدس هستی، ای که بر تخت پادشاهی خود نشسته و بنی اسرائیل تو را ستایش می کنند.
۴
پدران ما بر تو توکل داشتند، بر تو توکل کردند و آن ها را نجات بخشیدی.
۵
بحضور تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند. بر تو توکل داشتند و خجل نشدند.
۶
در نظر مردم مثل یک کِرم هستم نه انسان. ننگ آدمیان هستم و نزد قوم خود خوار و حقیر.
۷
هر که مرا می بیند ریشخندم می کند. با لبهای خود به من طعنه زده، سر خود را می جنبانند و می گویند:
۸
«بر خداوند توکل کند تا او را نجات دهد. او را رهایی دهد چونکه به وی رغبت دارد.»
۹
اما تو بودی که مرا از رَحِم مادر بدنیا آوردی و در آغوش او به من اطمینان بخشیدی.
۱۰
من از رَحِم متعلق به تو بوده و از شکم مادرم خدای من تو هستی.
۱۱
پس از من جدا مشو، زیرا تنگی فرا رسیده است و کسی نیست که به من کمک کند.
۱۲
دشمنان همچون گاوهای قوی سرزمین باشان دور مرا گرفته و احاطه ام کرده اند.
۱۳
دهان خود را بر من مثل شیرهای درنده و غُران باز کرده اند.
۱۴
نیروی من از بین رفته است و تمام استخوانهایم از هم جدا شده و دلم مانند موم در صندوق سینه ام آب گردیده است.
۱۵
گلویم مثل سفال خشک شده، زبانم به کام من چسپیده است و تو مرا بر روی خاک در حال مرگ گذاشته ای.
۱۶
دشمنان مثل سگها دَور مرا گرفته و گروه شریر دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند.
۱۷
همۀ استخوانهای خود را می شمارم. دشمنان به من چشم دوخته و می نگرند.
۱۸
رخت مرا بین خود تقسیم می کنند و برای لباس من قرعه می اندازند.
۱۹
اما تو ای خداوند از من دور مباش. ای مددگارم به یاری من شتاب کن.
۲۰
جانم را از شمشیر نجات ده و یگانۀ مرا از چنگ این سگها برهان.
۲۱
مرا از دهان شیر نجات ده و از میان شاخهای گاوان وحشی برهان.
۲۲
نام ترا به برادران خود اعلام کرده و در میان جماعت تو را ستایش می کنم.
۲۳
ای ترسندگان خداوند، او را سپاس گوئید. ای فرزندان یعقوب، او را تمجید نمائید و ای بنی اسرائیل، از وی بترسید و او را گرامی دارید.
۲۴
زیرا رنج رنجدیدگان را نادیده نگرفت و روی خود را از آن ها نپوشید، بلکه چون بحضور او فریاد برآوردند، دعای شان را اجابت فرمود.
۲۵
در حضور جماعت بزرگی ترا خواهم ستود و در برابر آنهائی که ترا می پرستند، وعده های خود را ادا می کنم.
۲۶
فقرا غذا خورده سیر خواهند شد، و جویندگان خداوند او را ستایش خواهند کرد، و شما تا به ابد زنده دل خواهید بود.
۲۷
تمام اقوام جهان بحضور خداوند بازگشت نموده و از هر گوشۀ جهان خواهند آمد و او را پرستش خواهند کرد.
۲۸
زیرا سلطنت از آن خداوند است و او بر همه اقوام حکومت می کند.
۲۹
توانگران زمین سیر گشته و سجده خواهند کرد و انسانهای فانی در برابر او تواضع می نمایند، یعنی آنهای که قادر به زنده ساختن جان خود نیستند.
۳۰
نسل آینده او را عبادت کرده و دربارۀ خداوند به نسلهای بعدی خبر خواهد داد.ایشان آمده و عدالت او را به قومی که متولد می شود بیان خواهند کرد که خداوند قوم برگزیدۀ خود را نجات داده است.
۳۱
ایشان آمده و عدالت او را به قومی که متولد می شود بیان خواهند کرد که خداوند قوم برگزیدۀ خود را نجات داده است.

مزمور بیست ویکم

مزمور بیست ویکم

King David playing his harp - Picture of Jerusalem, Jerusalem District -  Tripadvisor

1.                 برای سالار مغنیان، مزمور داوید

2.                 ای خد.اوند در قوت تو پادشاه شادی میکند، و در نجات تو چه بسیار به وجد خواهند آمد

3.                 مراد دل او را به وی بخشیدی، و مسئلت زبانش را از او دریغ نداشتی سلاه

4.                 زیرا به برکات نیکو بر مراد او سبقت جستی، تاجی از زر خالص بر سر وی نهادی

5.                 حیات را از تو خواست و آن را به وی دادی، و طول ایام را تا به ابد

6.                 جلال او به سبب نجات تو عظیم شده، شکوه و حشمت را بر او نهادهای

7.                 زیرا او را مبارک ساختهای تا به ابد، به حضور خود، او را بینهایت شادمان گردانیدهای

8.                 زیرا که پادشاه بر خد.اوند توکل میدارد، و به فضل الهی لغزش نخواهد خورد

9.                 دست تو همة دشمنانت را خواهد گرفت، یمین تو آنانی را که از تو نفرت دارند خواهد دریافت

10.            در وقت غضب خود ایشان را چون تنور آتش خواهی ساخت، خد.اوند ایشان را در خشم خود خواهد بلعید، و آتش ایشان را خواهد سوزانید

11.            ثمرة ایشان را از زمین هلاک خواهی ساخت، و ذریت ایشان را از میان بنیآدم

12.            زیرا قصد بدی برای تو کردند، و فریبهایی را اندیشیدند که آن را نتوانستند بجا آورند

13.            زیرا که ایشان را روگردان خواهی ساخت، بر زههای خود تیرها را به روی ایشان نشان خواهی گرفت

14.            ای خد.اوند در قوت خود متعال شو، جبروت تو را ترنم و تسبیح خواهیم خواند

مزمور بیستم

مزمور بیستم

King David with His Lyre, a photo from Jerusalem, Yerushalayim | TrekEarth

1.                 سخنان دهانم و تفکر دلم منظور نظر تو باشد، ای خد.اوند که صخرة منت و نجاتدهندة من هستی

2.                 برای سالار مغنیان، مزمور داوید

3.                 خد.اوند تو را در روز تنگی مستجاب فرماید، نام خد.ای یعقوب تو را سرافراز نماید

4.                 نصرت برای تو از قدس خود بفرستد، و تو را از صیون تایید نماید

5.                 جمیع هدایای تو را به یاد آورد، و قربانیهای سوختنی تو را قبول فرماید سلاه

6.                 موافق دل تو به تو عطا فرماید، و همة مشورتهای تو را به انجام رساند

7.                 به نجات تو خواهیم سرایید، و به نام خد.ای خود عَلَم خود را خواهیم افراشت، خد.اوند تمامی مسئلت تو را به انجام خواهد رسانید

8.                 و حال دانستهام که خد.اوند ماشیح خود را میرهاند، از فلک قدس خود او را اجابت خواهد نمود، به قوت نجاتبخش یمین خویش

9.                 اینان عرابهها را و آنان اسبها را، اما ما نام خد.اوند خد.ای خود را ذکر خواهیم نمود

10.            ایشان خم شده افتادهاند، و اما ما برخاسته ایستادهایم

11.            ای خد.اوند نجات بده، پادشاه در روزی که بخوانیم ما را مستجاب فرماید

مزمور نوزدهم

مزمور نوزدهم

Statue of King David in Jerusalem – Israel Revealed

1.                 برای سالار مغنیان، مزمور داوید

2.                 آسمانها جلال خد.ا را بیان میکنند، و فلک از عمل دستهایش خبر میدهد

3.                 روز سخن میراند تا روز، و شب معرفت را اعلان میکند تا شب

4.                 سخنی نیست و کلامی نی، و آواز آنها شنیده نمیشود

5.                 گستره آنها در تمام جهان بیرون رفت، و بیان آنها تا اقصای ربع مسکون خیمهای برای آفتاب در آنها قرار داد

6.                 و او مثل داماد از حجلهای خود بیرون میآید، و مثل پهلوان از دویدن در مسیر شادی میکند

7.                 خروجش ازکرانة آسمان است و مدارش تا به کرانة دیگر، و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست

8.                 شریعت خد.اوند کامل است و جان را احیاء میکند، گواهی خد.اوند معتبر است و جاهل را حکیم میگرداند

9.                 فرائض خد.اوند راست است و دل را شاد میسازد، امر خد.اوند پاک است و چشم را روشن میکند

10.            ترس خد.اوند پاک است و ثابت است تا به ابد، احکام خد.اوند حق و به تمامی عدل است

11.            ازطلا مرغوبتر از زر خالص بسیار، از شهد شیرینتر و از قطرات شانة عسل

12.            بندة تو نیز از آنها متنبه میشود، و درحفظ آنها ثواب عظیمی است

13.            کیست که خطاهای خود را بداند، من را از خطایای مخفی پاک ساز

14.            بندهات را نیز از اعمال متکبرانه بازدار تا بر من مسلط نشود، آنگاه بیعیب و از گناه عظیم مبرا خواهم بود

مزامیر ۱۸

۱
برای سالار سرایندگان. مزمور داوود، خدمتگزار خداوند.
داوود این سرود را هنگامی سرایید که خداوند او را از چنگ تمام دشمنان و از چنگ شائول رهانید.
داوود چنین سرود: ای خداوند، ای قوّت من، تو را دوست می‌دارم.
۲
خداوند صخرۀ من است، دژ من و رهانندۀ من؛
خدایم صخرۀ من است که در او پناه می‌جویم؛ او سپر من است، شاخ نجات و قلعۀ بلندم.
۳
خداوند را که شایان ستایش است می‌خوانم، و از دشمنانم نجات می‌یابم.
۴
بندهای مرگ مرا فرو پیچیده بود، و سیلابهای نابودی بر من هجوم آورده بود؛
۵
بندهای هاویه به دورم تنیده بود، و دامهای مرگ رویارویم بود.
۶
در تنگی خویش، خداوند را خواندم، و نزد خدایم فریاد کمک بلند کردم. او از معبد خود صدایم را شنید، و فریاد کمکم به درگاه وی، به گوشش رسید.
۷
آنگاه زمین متزلزل شد و به جنبش درآمد، بنیان کوهها بلرزید و مرتعش گشت؛ زیرا او به خشم آمده بود.
۸
از بینی‌اش دود برآمد؛ از دهانش آتشِ سوزنده برجَهید، و اخگرهای سوزان از او شعله برکشید.
۹
آسمان را خم کرد و فرود آمد؛ تاریکی غلیظ زیر پاهایش بود.
۱۰
سوار بر کروبی پرواز کرد؛ و بر بالهای باد اوج گرفت.
۱۱
تاریکی را پوشش خود ساخت، و ابرهای غبار و آبهای سیاه را سایبان بر گِرداگِرد خویش.
۱۲
از میان درخشش حضور وی و از خلال ابرهایش سنگهای گداخته و اخگرهای آتشین برون آمد!
۱۳
خداوند از آسمان رعد کرد، و آن متعال آواز خود را داد، و سنگهای گداخته بود و اخگرهای افروخته.
۱۴
او تیرهای خود را فرستاد و آنان را پراکنده ساخت؛ برقها افکند و ایشان را پریشان کرد.
۱۵
آنگاه مجراهای دریا نمایان شد و بنیان جهان آشکار گردید، از نهیب تو، خداوندا، و از وزش باد بینی تو!
۱۶
از اعلی دست فرود آورده، مرا برگرفت، و از آبهای بسیار بیرونم کشید.
۱۷
مرا از دشمن زورآورم رهانید، و از نفرت‌کنندگانم، زیرا که از من نیرومندتر بودند.
۱۸
در روز بلای من، به مقابله با من برآمدند، ولی خداوند تکیه‌گاه من بود.
۱۹
او مرا به مکانی فراخ بیرون آورد، و مرا رهانید، زیرا که به من رغبت داشت.
۲۰
خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است؛ فراخور پاکیِ دستانم، سزایم بخشیده است.
۲۱
زیرا که راههای خداوند را نگاه داشته‌ام، و شریرانه از خدایم روی نگردانیده‌ام.
۲۲
قوانین او جملگی پیش رویم بوده است؛ و فرایض او را از خود دور نکرده‌ام.
۲۳
در حضورش بَری از هر عیب بوده‌ام و خویشتن را از تقصیر خویش نگاه داشته‌ام.
۲۴
خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است، فراخور پاکی دستهایم در نظر وی.
۲۵
با وفادار، خود را وفادار می‌نمایی؛ با بی‌عیب، خود را بی‌عیب می‌نمایی؛
۲۶
با پاک، خود را پاک می‌نمایی، ولی با حیله‌گر، به زیرکی رفتار می‌کنی.
۲۷
زیرا تو قوم افتاده را نجات می‌بخشی، ولی چشمان متکبر را پست می‌گردانی.
۲۸
تویی که چراغ مرا فروزان می‌داری؛ یهوه، خدای من تاریکی مرا روشن می‌گرداند.
۲۹
به یاری تو بر سپاهیان یورش می‌برم؛ و با خدایم از دیوارها برمی‌جهم.
۳۰
و اما خدا، راه او کامل است؛ کلام خداوند خالص است. او کسانی را که بدو پناه می‌برند جملگی سپر است.
۳۱
زیرا کیست خدا جز یهوه؟ و کیست صخره، مگر خدای ما؟
۳۲
خداست که کمر مرا به قوّت می‌بندد و راهم را کامل می‌گرداند.
۳۳
پاهایم را همچون پاهای آهو می‌سازد، و مرا بر بلندیهایم بر پا می‌دارد.
۳۴
دستانم را به جهت نبرد تعلیم می‌دهد؛ تا بازوانم کمان برنجین را خم کند.
۳۵
تو سپر پیروزی خود را به من بخشیده‌ای، و دست راستت پشتیبان من بوده؛ فروتنی تو مرا بزرگ ساخته است.
۳۶
تو راهِ زیر پایم را فراخ می‌سازی، تا پاهایم نلغزد.
۳۷
دشمنانم را تعقیب کرده، به آنها می‌رسم، و تا هلاک نشوند، بازنمی‌گردم.
۳۸
چنان بر زمینشان می‌کوبم که یارای برخاستنشان نباشد، و زیر پاهایم فرو می‌افتند.
۳۹
تو کمر مرا برای جنگ به قوّت بسته‌ای، و آنان را که به ضد من برخیزند زیر پاهایم می‌افکنی.
۴۰
گردنهای دشمنانم را تسلیم من کرده‌ای و نفرت‌کنندگانم را هلاک می‌سازم.
۴۱
فریاد کمک برمی‌آورند اما فریادرسی نیست؛ از خداوند یاری می‌خواهند، اما اجابتشان نمی‌کند.
۴۲
آنان را چون غباری بر باد، می‌سایم و همچون گِلِ کوچه‌ها بیرون می‌افکنم.
۴۳
تو مرا از ستیز مردمان خلاصی می‌بخشی، و بر قومها سروَر می‌گردانی؛ مردمی که نمی‌شناختم، خدمتم می‌کنند!
۴۴
به محض شنیدن صدایم، از من فرمان می‌برند؛ بیگانگان در برابرم سر فرود می‌آورند.
۴۵
بیگانگان روحیۀ خود را باخته‌اند، و لرزان از قلعه‌های خود بیرون می‌آیند.
۴۶
خداوند زنده است! متبارک باد صخرۀ من! متعال باد خدای نجات من!
۴۷
اوست خدایی که انتقام مرا می‌گیرد، و قومها را زیر سلطۀ من می‌آورد،
۴۸
و مرا از دشمنانم خلاصی می‌بخشد. آری، تو مرا بر مخالفانم برتری بخشیده‌ای، و از مرد خشونتکار رهایی‌ام داده‌ای.
۴۹
از این رو، خداوندا، تو را در میان قومها ستایش خواهم کرد، و بهر نامت خواهم سرایید.
۵۰
او به پادشاه خود پیروزیهای بزرگ می‌بخشد، و مسیح خود را محبت می‌کند، داوود و نسل او را، تا به ابد.