1-لطفا خودتان را معرفی کنید . با نام خدای بزرگ داستانک های کوچک ... سیدابراهیم پیره
از استان کرمانشاه شهرستان سنقر هستم و مدت هجده سال است که در کنار تدریس ادبیات مشغول نگارش داستان هستم. و بیش از بیست و هشت عنوان کشوری و استانی در رشته داستانک و داستان کوتاه دارم. داستان همیشه در زندگیم ساری و جاری بوده است . وقتی خداوند هستی ، برای ارتباط با نوع بشر زبان داستان را می آغازد و مادران در آهنگ های حزین شبانه از قصه ها برایمان می گفتند مگر می شود دل از داستان گرفت. برای من سوژه های داستانی بسان سکه هایی هستند که همه جا زیر دست و پای عابران زندگی جا خوش کرده اند و فقط چشمان تیز بین نویسندگان داستان آنها را می بیند و با ولع به آغوش می کشد. داستان هایم دغدغه است از ناگفته های زندگی ، از بغض هایی که تا نفس گاه می آید و آرام برمی گردد. و خدا را شاکرم که انس با قلم را به من آموخت تا همیشه یادم باشد که رسالت نوشتن را بر خواسته های خویش ترجیح دهم .
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟ تجربه سالهای شرکت در جشنواره های مختلف به من آموخته است که همیشه شروع یک جشنواره شاید بتواند محرکی برای نوشتن و خلق اثر هنری باشد اما آن چه مهم تر است پایان جشنواره است یعنی آنگاه که نتایج اعلام می شود و افراد برگزیده و استعدادهای ناب داستانی شهود می شوند باید از این منبع غنی فکری و ادبی نهایت استفاده را نمود و با چاپ آثار آنها و حمایت معنویی از این عزیزان که گاهی در دورافتاده ترین شهرها هستند می توان قدم موثری برای پیشبرد اهداف والای ادبیات داستانی این مرز و بوم برداشت. جوایز مادی شاید یک شارژ روحی به حساب بیاید اما تداوم این حمایت می تواند موثرتر باشد.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید؟ بدون شک وجود انجمن های داستان و مکمل آن کارگاه های داستان نویسی در کنار بهرمندی از اساتید این رشته ، می تواند علاقمندان این رشته را به صورت زیربنایی با پیچیدگی های قالب های داستان و سبک های متنوع آن آشنا نماید. اما یادمان نرود که وجود استعداد و کشف آن در وجود نوقلمان از وظایف خطیراین انجمن ها می باشد.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید. من این مقایسه را درست نمی دانم . چون تمام این قالب های داستانی ، هر کدام به طور مجزا ، خوانندگان خاص خویش را دارد. این ها مثل گل هایی می مانند که برای لذت بردن و آرامش و ارتقا سطح فکری و فرهنگی یک جامعه روی پیشخوان خوانندگان به نمایش گذاشته شده تا هر کس با توجه به دغدغه ها و سلیقه ها و ذائقه خویش ، داستان منتخبش را انتخاب نماید. وقتی رمان می خوانیم همسفر خاطرات و تجربیات و احساسات ناب نویسنده می شویم صبوری می کنیم تا تعلیق رمان ، لذت وافری را به ما بچشاند. داستان کوتاه مثل قصه های بابابزرگ هایست که کوتاه و زیبا سخن می گویند از پازل های مختلف زندگی ، و داستانک با کمترین کلمات ممکن خلق می شود تا در این دنیای تکنولوژی که بشر زمان را جیره بندی کرده است بتواند لبان خشکیده آدمی را با قطره های داستانی سیراب کند تا بشر بداند هنوز زندگی لابه لای این ثانیه های گریز پای جریان دارد.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1-ادبیات داستانی- دنیای پر از رمز و رموز آدمی وقتی از گفتن به طبع نوشتن در می آید .
2-فانوس- کورسوی امیدی در این طوفان وانفسا ، در مسیر انسانی که می رود تا خویشتن را بشناسد.
3-جایزه ادبی فانوس- کم و بیش آن مهم نیست . برگ سبزیست تحفه درویش ، تا که قبول افتد و در نظر آید.
4-داستانویسان- خداوندگان زمین و آفریدگاران داستان هایی برای بیدار شدن نه به خواب رفتن...
توضیحات- از اینکه فرصتی حاصل شد تا بتوانم حرف هایم را بگویم مسروم و از برگزار کنندگان این جشنواره کمال سپاس را دارم. یادمان باشد تا نفسی می آید و می رود آغوش گرم قلم ها را فراموش نکنیم.
دمی گریستم .... سبک شدم ....! عجب وزنی دارد این چند قطره اشک ... !
زیاده قربانتان ..... سید
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //چهارمین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی- سیدمیثم رمضانی
از شهر-جوار حضرت فاطمه معصومه (س)
شهر محل تولد- روستازاده ام- جنگل ودریا
شهر محل سکونت- جوار فاطمه معصومه (س)
سابقه داستانویسی- مشغول مشق نویسی ام . به داستان نرسیدم هنوز .
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید. - گاهی وقتها باعث درجازدن نویسنده می شود مگر اینکه فارغ البال و آزاد بنویسد. این روزها بسیاری از داستان نویسان جوان دچار تکرار شده اند چرا که اکثر جشنواره های داستان کوتاه موضوعی اند. بنابراین اگر تبدیل به عادت شود آفت است ولی اگر فارغ از سفارشی نویسی باشد محرک خوبی است.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید. – این هم اگر به تکرار و انجمن نویسی و انجمن پسندی باشد یک جور دیگر آفت است .نقش اصلی در رشد داستان نویسی خواندن داستان و کتاب های دیگر در زمینه روان شناسی و فلسفه و دیگر علوم و نیز تجربه و مشاهده است. کارگاه ها برای شروع و اموختن الفبا خوب اند و نقد و بررسی داستانهای نویسنده ها می تواند تاحدودی نقاط ضعف و قوت داستان ها را مشخص کند.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید. – مهم نیست کدام بیشتر مخاطب دارد .چرا که در داستان به معنای کلی آنچه که مهم است کیفیت است نه کمیت . هرکدام مخاطبان خاص خودش را دارد . مهم کتاب خوب است که هر بار تعداد خواننده ها را تعیین می کند .گاهی بعد از چند سال رکود ناگهان با ورود یک مجموعه داستان کوتاه یا رمان یک انقلابی به وجود آمده و میزان خواننده ها را افزایش می دهد.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1- ادبیات داستانی- هیچ گاه به بن بست نخواهد رسید.
3- فانوس- بازخوانی خاطرات کودکی و بمباران هوایی
4-داستانویسان- عاقل و دیوانه
5-آخرین دوره فانوس- ادامه داشته باشد اما سالی یک بار .- ضمن اینکه دست مریزاد به دبیر جوان و داستان دوست آن.
به نام خداوند بخشنده مهربان
مصاحبه // پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس //
1) لطفا خودتان را معرفی کنید.
نام و نام خانوادگی : محمد نانکلی
از شهر : تویسرکان ( همدان )
شهر محل تولد : تویسرکان ( همدان )
شهر محل سکونت: تویسرکان ( همدان )
سابقه داستان نویس : پنج سال... اما به صورت حرفه ای دو سال
2) نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقهمندی داستان نویسانبهادامهاینرشته را چگونه می بینید؟هیچ کس در هیچ حرفه ای از تشویق و پاداش بدش نمی آید اما در هنر گاهی تشویق عملی سو دارد! به خاطر همین باید در برگزاری آنان دقت داشته باشیم اما در کل محرک خوبی است برای داستان نویسانی همچون من.
3) انجمن های ادبی وکارگاه ها و محافل داستان نویسی را در رشد و شکوفایی استعداد هاو یادگیری اصولی وتخصصی داستان نویسی را چگونه ارزیابی می کنید؟ انجمن ها و محافل می توانند کمک زیادی در گشوده شدن دید هنر جوداشته باشند اما همه ی این ها منوط به یک چیز است مطالعه مطالعه مطالعه...
4) فکر می کنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلش را همعنوان کنید؟همیشه رمان، جذاب بوده است اما در عصر سرعت یک داستان کوتاه خوب جای یک رمان قوی را می گیرد!.داستانک اما جای کار بسیار دارد.
5) چطور یک نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی می دادنید و مزایای یک نقد خوب و در عوض فرایند نقدهای غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده نمایید؟مطمئنا یک نقد خوب از یک اثر باعث تولد یک اثر بهتر در آینده می شود اما یک نقد ناعادلانه و غلط عاملی است برای تولد یک اثر مرده!...
ـ کوتاه ترین توصیف خود را بیان نمایید.
1. ادبیات داستانی:همچنان ناشناخته
3 فانوس:ستاره ها رویادم می اندازد
4 داستان نویسان:جاسوسان خدا در زمین!...
5 آخرین دوره فانوس:متاسفم
6 کتاب:فرار به واقعییت
7 جایزه ادبی فانوس:یک فرصت
8 جایزه های ادبی خصوصی:نیاز به شناخت دارد
9 چاپ الکترونیکی داستان: برای آنان که اهلش هستند... خوب
10 چاپ داستان به صورت کتاب :آغاز یک پایان
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی: مهدی زارع
از شهر- مرودشت
شهر محل تولد- شیراز
شهر محل سکونت- مرودشت
سابقه داستانویسی- از سال ها قبل، برگزیده اول جایزه ملی کبوتر حرم،
برگزیده اول جایزه سته بان، برگزیده اول جشنواره گوهر مکتوب، برگزیده
اول جایزه کتابداران آباده، برگزیده جشنواره کشوری طنز مکتوب، برگزیده
دوم جشنواره کشوری هشت و ...
دبیر انجمن ادبی باران، نویسنده و روزنامه نگار نشریات، و ...
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی
داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟
این شیوه را، به نوعی تشویق برای بالندگی نویسندگان نوپا تلقی می کنم
که به واسطه آن، نویسندگان جوان با سایر نویسندگان کهنه کار در محیطی
صذفاً ادبی با هم آشنا شده، تبادل نظر می کنند و داشته هایشان را در
اختیار یکدیگر می گذارند.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
محرک اصلی داستان نویسی و الهام گیری از فضا و البته انتخاب سوژه، به
همین انجمن های ادبی مرتبط می شود. نویسندگان با حضور در انجمن ها،
جسارت و شجاعت خود را برای رسیدن به هدف بالا می برند و به نواقص
خود از منظر دیگران آگاهی می یابند. جشنواره ها و کارگاه های ضمیمه آن،
یک صحنه رویارویی با واقعیت درونی هر نویسنده است تا خود را مورد
ارزیابی قرار دهد. به نوعی نیز محافل داستان نویسی را می توان تحصیل
راهکار های رسیدن به مدینه ی فاضله ی نویسندگی قلمداد کرد و تا زمانی
که فرد خودش را در بوته ی نقد نگذارد، قابلیت هایش به ظهور نخواهد
رسید.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید؟
مخاطب امروز، رمان است و آن هم فاصله گرفتن جامعه ی ما از فرهنگ
کتابخوانی ست. چون کتاب های امروزه، بیشتر جنبه ی سرگرمی دارد. اما
بهترین روش ارائه کار به مخاطب، داستان کوتاه است. چون تمام قابلیت
های داستانی را به صورت ایجاز در خود نهفته دارد. مجموعه ای فشرده از بهترین عناصر.
5-چطور نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی میدانید و مزایا ی یک نقد خوب و در عوض فرایند نقد های غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده
عنوان نمایید؟
نقدهایی خوب و اصولی است که بی طرفانه و به استناد ساختار ها،
عناصر داستان نویسی، پیرنگ، فضا، صحنه، درونمایه و ... ارزیابی شود. نقد
های بد که با حب و بغض ها و یک سویه نگری ها همراه است، می تواند
در کوبش شخصیت نویسنده و کناره گیری او حتی از داستان نویسی هم
همراه باشد. کاش که همگی ما به درست ارزیابی کردن یکدیگر بپردازیم،
نه سرکوب شخصیتی هم!
- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1- ادبیات داستانی- رؤیاهای هر نویسنده
3- فانوس- چراغ راه
4-داستانویسان- خوبان دو عالم
5-آخرین دوره فانوس- نبودم!
6-کتاب- تکه های ذهن من
7-جایزه ادبی فانوس- محک
8-جایزه های ادبی خصوصی- مرموز، اما مطلوب.
9-چاپ الکترونیک داستان- نه...!
10-چاپ داستان بصورت کتاب- فوق العاده. بوی کاغذ، معرکه است!
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی- روح الله صالحی
از شهر- نهاوند
شهر محل تولد-
شهر محل سکونت-
سابقه داستان ویسی- آغاز فعالیت ادبی ام از سال 1369 می باشد اما از
سال 1380 به صورت تخصصی به نمایش نامه نویسی و فیلم نامه
نویسی و روزنامه نگاری روی آوردم که جوایز متعددی از جشن واره ها را
برایم به هم راه داشت. رتبه برگزیده داستان نویسی دفاع مقدس استان
همدان 3 دوره – برگزیده داستانک استان –رتبه دوم طنز مکتوب در جشن
واره مطبوعات – رتبه برگزیده نمایش نامه نویسی مساجد کشور – نمایش
نامه نویسی برتر 6دوره استان همدان و...
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های این گونه را در معرفی و علاقه مندی
داستان نویسان به ادامه این رشته چه گونه می بینید؟
هرچند جشن واره ها ملاک برجسته بودن یک هنرمند نیستند اما بی شک
در راستای معروفی نسل نوجوی عرصه فرهنگ وهنر نقش آفرین
هستندوتنها راه شناخته شدن به حساب می آید .می ماند نقشه راه ...
متاسفانه روی کردی برای هدایت نوجویان عرصه هنر به سمت تعالی از
پیش ترسیم شده دیده نمی شود.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و
شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه
ارزیابی میکنید؟
انجمن یک تشکل صنفی است و می بایست بستر کشف استعداد ها را
برعهده بگیرند و کارگاه های تخصصی نقش پرورش این استعداد ها برعهده
دارند که در اغلب شهرهای ایران نگاه تخصصی و آموزشی در این زمینه
دیده نمی شود و بیشتر وظیفه روتینگ گردهم آیی هفتگی را برعهده دارند
و به دلیل نبود آموزش معمولا استعدادها تا سطح مدیر انجمن پرورش می یابند.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به
نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید؟
داستانک به دلیل ساختار خاصش هنوز معرفی نشده است و اغلب ایده را
به جای داستانک به خورد مخاطب می دهند و متاسفانه در جشنواره ها
هم برگزیده می شوند.با توجه به آمار بالای پیامک های فاقد ارزش ادبی
بهترین راه تغییر فضای پیامک ادبی اشاعه داستانک است.
داستان کوتاه از همان بدو ورودش به ایران به دلیل قرار گرفتن در مسیر
نویسندگان دهه 40 نگاه تخصصی روی آن متمرکز شد و به دلیل عدم
آگاهی ازمکاتب ادبی و کدکلیدها از توده مردم فاصله گرفت و حتی داستان
افرادی چون جلال آل احمد هم نتوانست موجب آشتی مخاطبین عموم با
داستان کوتاه شود. گواه این حرف میزان چاپ کتب تک چاپ و تیراژ پایین در این سالیان می باشد
رمان اما وضعیت بهتری دارد و در این بین رمان های عاشقانه سهم خوبی از
بازار نشر کتب ادبی را سهم خود کردند کتبی مثل آثار فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی ، ر.اعتمادی و..واین اواخر بامدادخمار و دا ( ساختاری غیررمان ) توانست خودی نشان دهند
5-چطور نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی میدانید و مزایا ی یک
نقد خوب و در عوض فرایند نقد های غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده
عنوان نمایید؟
نقد در تعریف شناخت صره از ناصره است و عموما می بایست منتقدین
کتابی را به جامعه معرفی نمایند اما این جا برعکس است و وقتی کتابی
مورد توجه جامعه قرار می گیرد منتقدین وارد گود می شوند.
بخشی از فضای نقد ما به بده بستان ادبی تبدیل شده است یک نویسنده از
اثر ادبی دیگری تمجید می کند و وقت دیگر آن یکی پاسخ تمجید دوست را
در نقد کتابش می دهد. بخشی دیگر تنها به دنبال نشان دادن سطح دانش
ادبی خود به دیگران است
متاسفانه منتقد تخصصی که صرفا منتقد باشد کمتراز انگشتان یک دست
داریم
- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1- ادبیات داستانی- رقص واژه ها روی لبه تیز کاغذ
3- فانوس- یادمان خوشی از این روزها
4-داستانویسان- غم نان اگر بگذارد...
5-آخرین دوره فانوس- رنجی برای پاس داشت نوشتن
6-کتاب- شیره تمدن انسانی
7-جایزه ادبی فانوس- تلاش برای روزهای خوب ادبی کشور
8-جایزه های ادبی خصوصی- حلقه گم شده فضای فرهنگی کشور
9-چاپ الکترونیک داستان- راهی نو و کم هزینه و عرصه
پنهاورتر شنیدن
10-چاپ داستان بصورت کتاب- آه از بازار
سردرگم فروش