شمعون پطرس مردی کنشگرا بدون پیش اندیشی و یک خوشبین بود. او طوری بزرگ شده بود که به خود اجازه میداد در نشان دادن احساسات شدید آزادانه زیادهروی کند؛ او دائما با مشکل روبرو میشد، زیرا به سخن گفتن بدون فکر کردن ادامه میداد. این نوع بیفکری همچنین برای تمام دوستان و یارانش مشکلات بیوقفه ایجاد میکرد و موجب شد از سوی استادش چندین بار به طور ملایم مورد سرزنش قرار گیرد. تنها دلیلی که پطرس به واسطۀ حرفهای بیفکرانۀ خویش دچار مشکلات بیشتری نشد این بود که در همان اوان یاد گرفت پیش از آن که به انجام طرحهای علنی مبادرت ورزد دربارۀ بسیاری از طرحها و نقشههای خود با برادرش آندریاس صحبت کند.