حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

پطرس

در سال ۶۴ میلادی امپراتور روم نرون دستور به آتش زدن روم داد و سپس این تقصیر را بر گردن مسیحی‌ها نهاد. از این رو که پترس رهبر کلیسا بود وی را دستگیر کرده و واژگون به خواست خودش بر صلیب کردند. زیرا خود وی گفت من لیاقت ندارم مانند عیسی مسیح بمیرم.

لهجهٔ جلیلی پِطرُس به این فرض قوّت می‌بخشید که او با عیسی بوده است و گفته‌هایش حقیقت ندارد.‏ به‌علاوه یکی از کسانی که در آن حیاط بود،‏ از خویشاوندان مالخوس بود؛‏ همان کسی که پِطرُس گوشش را قطع کرده بود.‏ او نیز انگشت اتهام به سوی او بلند کرد و گفت:‏ «آیا من تو را با او در باغ ندیدم؟‏» وقتی پِطرُس برای بار سوم عیسی را انکار کرد،‏ مطابق با پیشگویی عیسی خروسی بانگ زد.‏—‏یوحنا ۱۳:‏۳۸؛‏ ۱۸:‏۲۶،‏ ۲۷‏.‏

نیروها برای دستگیری عیسی مسیح به باغ جتسیمانی هجوم آوردند پطرس با دیدن این صحنه و هجوم وحشیانه آنها نتوانست خشم خود را کنترل کند و دست بکار شد و شمشیری که با خود داشت کشید و آنها را زد و گوش یکی از آنها را برید رسولان همراه فرار کردند  و چون وسیله دفاعی هم نداشتند و منع شده بودند از درگیری زیرا آنها میخواستند تحریک کنند پطرس سرپیچی کرد و آنها نتوانستند حریف پطرس شوند تا فرمان غلاف کن عیسی را شنید آنها هجوم بردند و او دیگر زد و خورد نکرد و عیسی کمی خاک را گل مانند برداشت و گوش آن که بریده بود پطرس نیروی هجوم برنده را با گذاشتن آن گل خاک لمس کرد و گوشش را شفا داد ولی باز هم با همان امر مبهوت ماند و مانند آن نیرو که خنجر زد در برابر جمع نیروها به یقین فهمیدند که عیسی مرد صالح و منجی هست اما از ترس مطیع اوامر نیروها و فرمانبردار دستورات بالاتر زمینی  بودند.
An Easter Story: Malchus, the sword and the slashed ear - South Coast Herald
Why Did Peter Deny Jesus Christ?
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد