عیسی (عبری: ישוע،[الف] یونانی باستان: Ἰησοῦς؛[ب] حدود ۴ پیش از میلاد – ۳۰ / ۳۳ میلادی) که به عیسی مسیح و عیسی ناصری نیز معروف است
او شخصیت مرکزی مسیحیت، بزرگترین دین جهان، است
توسط یحیی تعمید داده شد و زان پس، تبلیغ خود را آغاز کرد. او به صورت شفاهی موعظه میکرد و دیگران «ربی» خطابش میکردند. عیسی با دیگر یهودیان دربارهٔ بهترین راه پیروی از خدا بحث میکرد، عدهای را معالجه کرد، به وسیله مثلها تعلیم میداد و برای خود پیروانی جذب کرد. مقامات یهودی او را دستگیر و محاکمه کرده و به دولت روم تحویل دادند.
پونتیوس پیلاطس فرماندار رومی یهودیه نیز دستور داد او را مصلوب کنند.
عقاید مسیحی دربارهٔ عیسی بدین قرار است که نطفه او توسط روحالقدس بسته شد، زنی باکره به نام مریم او را زایید، معجزاتی انجام داد، کلیسای مسیحی را تأسیس کرد، با فداکاری مصلوب شد تا کفارهای برای گناهان باشد
عیسی به شیوهای که در انجیلها توصیف شدهاست موجودی فراتر از محدودیتها و تواناییهای انسانی است.
وقتی یوحنا مینویسد عیسی آنقدر معجزه کرد کتب گنجایش آن ندارد یعنی در آن زمان توانست آنقدر معجزه کند و معجزه گر خستگی ناپذیر شود که جای رد انکار نگذارند اما با آن همه معجزات انکارش کردند. در حالی که میدانستند مسیح هست از ترس فریسیان صدوقیان و آن خفقان شدید اخراج از عبادتگاه ها و امورات زندگی را حائز اهمیت دانستند و منجی خادم در امورات بسیاری را انکار کردند و زمانی هم همراهی کردند ولی آنی که تا آخر بماند نبودند.شکست دهنده بود و ثابت کرد مسیح وعده داده شده هست. نه سه روزه بنا کردن معبد را دانستند نه خیلی از مثال هایش را درک کردند و در زمان تخریب معبد و تمام شد در تصلیب نیزه به پهلویش کردند آب و خون جاری شد سرباز رومی دید که در آن حالت زلزله ای تاریکی رخ داد معبد آنچنان خراب شد که ترس همه را گرفت اما فکر کردند تمام شد و کشته شده شهید شد اما این عیسی ناصری که لقب بعضی کتب ناصری ساده میخوانند سادگی او در پاک بودن انجام کار خدا با رستاخیز و ادله برخاستن مردگان از مرگ که خود را برای نجات سادگی بره هایی که در گله گرگ ها هستند بره پاکی از حیله گرگ و مثال عمیق گرگ گله بره گرگ ها در حمله دسته جمعی قویند و بره ها را از تعالیم غلط در امورات صرف مادی خواست نجات دهد خوب میدانست چه امری و چه اموراتی هست که گفت طاقت شنیدن آن را ندارید.بخوبی میشناخت کتب را و امورات را .تصور پایان کار شروع شد و عیسی برخاست با نشان دادن جای زخم هایش از جای نیزه تا زخم هایی که مقدس برای آن بود که در برابر ظلمت سنگین آن زمان ایستادگی کرد.و تصلیب او برخاستنش خود گواه حق بود که حق بر تاریکی چیره شد. سنگ گذاشتند که نتوانند بیایند پیکر را بردارند به خیال خودشان آن سنگ سنگین نگهبان مراقب از هوش رفتن دو فرشته و عیسی بیرون آمد مجدلیه دید او را و گفت ای باغبان او را ندیدی گفت و آن گفتنش مریم شناخت و رد زخم شاگردانو زخم ها و مطمئن شدند مسیح هست و گفت به توما خوشبحال کسی که ندیده ایمان بیاورد همان مسئله قوی شدن ایمان برای مثل مهمی که گفت.