حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

کتاب قرآن کریم

58) و یاد کنید هنگامى را که گفتیم: به این شهر درآیید و از نعمت هاى آن، هر جا که خواهید، به خوشى تناول کنید و سجده کنان ]= با فروتنى[ وارد دروازه آن شوید و بگویید: پروردگارا، گناهانمان را فرو ریز، ما هم گناهانتان را خواهیم بخشود و بر پاداش نیکوکاران خواهیم افزود.

59) ولى کسانى که ستم کرده بودند، آن را به سخنى دیگر تغییر دادند به سخنى جز آنچه به آنان گفته شده بود، پس بر ستمکاران به سزاى این که نافرمانى کردند، عذابى از آسمان فرو فرستادیم.

60) و هنگامى را که موسى براى قومش آب طلبید، پس به او گفتیم: با عصایت بر این سنگ بزن. چون عصایش را بر آن زد، دوازده چشمه آب به تعداد قبایل بنى اسرائیل از آن جوشید و هر مردمى از آن قبایل آبشخور خود را شناخت. پس به آنان گفته شد: از روزىِ خدا بخورید و بیاشامید و فسادگرانه در زمین تباهى مکنید.

61) و هنگامى را که گفتید: اى موسى، ما نمى توانیم بر یک نوع خوراکى ( منّ و سلوى ) صبر کنیم، براى ما از پروردگارت بخواه که از آنچه زمین مى رویاند، از سبزى و خیار و سیر و عدس و پیازش براى ما پدید آورَد که دعاى تو را اجابت مى کند. موسى گفت: آیا مى خواهید چیزى را که پست تر است جایگزین چیزى کنید که بهتر است ؟! به شهرى درآیید، آنچه درخواست کرده اید براى شما در آن جا خواهد بود، و مهرِ خوارى و درماندگى بر آنان زده شد، و خود را مورد خشم خدا قرار دادند. این بدان سبب بود که به آیات خدا کفر مىورزیدند و پیامبران را به ناحق مى کشتند و این از آن روى بود که از فرمان هاى خدا سرپیچى کردند و پیش از آن از حدود الهى تجاوز مى نمودند.

62) آنان که ایمان آورده اند ( مسلمانان ) و آنان که یهودى اند، و نیز مسیحیان و صابئان بدانند که این عناوین کارساز نیست، بلکه کسانى که واقعاً به خدا و روز قیامت ایمان دارند و کار شایسته مى کنند، پاداش ایمان و عمل خود را نزد پروردگارشان خواهند داشت و هیچ ترسى آنان را فرانمى گیرد و اندوهگین نمى شوند.

63) و یاد کنید هنگامى را که از شما پیمان گرفتیم و براى این که قدرت خود را به شما نشان دهیم، آن کوه را بر فراز شما برافراشتیم و گفتیم: کتابى را که به شما داده ایم به جِدّ و جهد بگیرید و آنچه را که در آن است به خاطر داشته باشید، باشد که تقوا پیشه کنید.

64) سپس شما بعد از آن روى برتافتید، که اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، قطعاً از زیانکاران بودید.

65) و قطعاً شما کسانى از خودتان را که در روز شنبه به مقرّرات آن روز تجاوز کردند مى شناسید ]و از فرجام کارشان آگاهید[، که ما به آنان گفتیم: بوزینگانى باشید پَست و ناچیز!

66) پس، آن عقوبت را براى کسانى که در آن زمان مى زیستند و براى آیندگانشان، مایه عبرت، و براى تقواپیشگان وسیله پندى قرار دادیم.

67) اى پیامبر، یاد کن زمانى را که موسى براى مشخص ساختن قاتلى از میان بنى اسرائیل، به قومش گفت: خدا به شما فرمان مى دهد که گاوى را سر ببرید. گفتند: آیا ما را به مسخره مى گیرى ؟ موسى گفت: به خدا پناه مى برم از این که از نادانان باشم.

68) گفتند: از پروردگارت بخواه تا براى ما روشن کند که آن چگونه گاوى است ؟ موسى گفت: او مى گوید: آن گاوى است نه پیر که باردار نشود و نه کم سال که نزاییده باشد، بلکه میانه این دو است، پس آنچه را که بدان فرمان یافته اید انجام دهید و بیش از این توضیح نخواهید.

69) گفتند: از پروردگارت بخواه تا براى ما روشن کند که رنگش چگونه است ؟ موسى گفت: او مى گوید: آن گاوى است زرد پررنگ و خالص که با صفاى رنگش بینندگان را شاد مى کند.

70) گفتند: از پروردگارت بخواه تا براى ما روشن کند که آن چگونه است ؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده است، و اگر خدا بخواهد قطعاً ما به آن راه خواهیم یافت.

71) موسى گفت: او مى گوید: آن گاوى است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه آن که کشتزار را آبیارى کند، سالم وتندرست است و هیچ لکّه اى در رنگ آن نیست. گفتند: اکنون ویژگى هاى درست آن را بیان کردى. پس آن را سر بریدند و نزدیک بود این کار را نکنند.

72) و آن هنگام که شخصى را کشتید و درباره قتل او با یکدیگر اختلاف کردید و هر گروهى آن را به گروه دیگر نسبت مى داد و خدا بر آن بود که آنچه را پنهان مى داشتید، آشکار کند.

73) پس گفتیم: بخشى از آن گاو ذبح شده را بر مقتول بزنید تا زنده شود. بدین سان خداوند مردگان را زنده مى کند و آیات خود را به شما نشان مى دهد، باشد که بیندیشید.

74) امّا چیزى نگذشت که پس از این ماجرا دل هاى شما سخت گردید اینک دلهایتان همچون سنگ یا سخت تر از آن است، چرا که از برخى سنگ ها نهرها مى جوشد و برخى از آنها مى شکافد و آب از آنها خارج مى شود، و برخى از آنها از ترس خدا فرو مى غلتد، ولى دل هاى شما به حق گرایش نمى یابد و ترس از خدا در آن پدیدار نمى شود، و خدا از آنچه مى کنید بى خبر نیست.

75) اینک اى مؤمنان، آیا به این دل بسته اید که یهودیانِ حق ناپذیر سخن شما را باور کنند ؟ در حالى که گروهى از آنان ]= عالمانشان[ کلام خدا را مى شنیدند و پس از آن که آن را به خرد دریافتند تحریف مى کردند و خود مى دانستند ]چه مى کنند[.

76) و چون یهودیان با مؤمنان برخورد کنند مى گویند: ما باور داریم که آنچه در تورات در وصف آخرین پیامبر آمده همان صفات محمّد است، امّا هنگامى که با یکدیگر خلوت مى کنند، بزرگانشان مى گویند: آیا حقایقى را که خدا در تورات براى شما گشوده است به مؤمنان گزارش مى کنید تا به وسیله آن نزد پروردگارتان بر ضدّ شما احتجاج کنند ؟ چرا درنمى یابید ؟

77) آیا نمى دانند که خدا آنچه را نهان مى دارند و آنچه را آشکار مى کنند، مى داند ؟

78) چگونه امید مى برید که یهودیان ایمان بیاورند ؟ در حالى که برخى از آنان بى سوادانى هستند که از کتاب آسمانى جز دروغ هایى که تحریف گرانشان بافته اند، نمى دانند. آنان ]معارف کتاب آسمانى را نمى دانند و[ تنها گمان پردازى مى کنند.

79) پس واى بر کسانى که به دست خود کتاب مى نگارند سپس مى گویند این از نزد خداست، تا در قبال آن بهره ناچیز دنیا را به دست آورند. پس واى بر آنان از آنچه به دست خود مى نویسند و واى بر آنان از آنچه به دست مى آورند.

80) و گفتند: آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمى رسد ]هر چند گناهان بسیارى مرتکب شویم[. به آنان بگو: آیا از نزد خدا پیمانى گرفته اید که عذاب شما اندک باشد و خدا پیمان خود را هرگز خلاف نمى کند، یا سخنى را که نمى دانید به خدا نسبت مى دهید ؟

81) نه، چنین پیمانى در کار نیست، بلکه کسانى که گناهى مرتکب شوند و اثر گناهشان همه وجود آنان را فراگیرد و جایى براى رحمت الهى در آن نباشد، آنان همدم آتشند و در آن جاودانه خواهند بود.

82) و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند آنان اهل بهشتند و براى همیشه در آن خواهند ماند.

83) و یاد کن هنگامى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و درماندگان نیکى کنید و با مردم ـ چه مؤمنان و چه کافران ـ با خوشزبانى سخن بگویید و به نیکى معاشرت کنید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید، ولى جز اندکى از شما، همه پشت کردید و روى برتافتید.

84) اى فرزندان اسرائیل، یاد کنید زمانى را که از شما پیمان گرفتیم که خون ]همکیشان[ خود را نریزید و یکدیگر را از دیار خود بیرون نرانید، آن گاه ]بر این پیمان[ اقرار کردید و خود گواه بودید.

85) سپس شما اینان هستید، یکدیگر را مى کُشید و گروهى از خودتان را از خانه هایشان بیرون مى رانید و به گناه و تجاوز ]نه از روى استحقاق، دیگران را[ بر ضدّ آنان یارى مى دهید، در حالى که اگر همانان به اسیرى نزد شما آیند با پرداخت فدیه آزادشان مى کنید، با این که بیرون راندن آنها بر شما حرام بوده است. آیا به بخشى از تورات ایمان مى آورید و اسیران همکیش خود را با دادن فدیه آزاد مى کنید، ولى بخشى دیگر را انکار مى کنید و گروهى از خودتان را از دیارشان بیرون مى رانید ؟ کیفر کسانى از شما که چنین کنند چیزى جز خوارى در زندگى دنیا نخواهد بود، و روز قیامت به سوى سخت ترین عذاب بازگردانده مى شوند، و خدا از آنچه مى کنید بى خبر نیست.

86) اینان همان کسانى اند که زندگى دنیا را به بهاى آخرت خریده اند، از این روى نه عذابشان کاهش مى یابد و نه یارى مى شوند.

87) و همانا ما به موسى کتاب آسمانى دادیم، و پس از او پیامبران بسیارى را یکى پس از دیگرى با راه و رسم وى فرستادیم، و به عیسى پسر مریم آن معجزات آشکار را عطا کردیم و او را با ( روح القدس ) تأیید نمودیم. پس چرا هرگاه پیامبرانى براى شما قوانینى آوردند که دلخواه شما نبود گردنکشى کردید و گروهى از آنان را دروغگو شمردید و گروهى را کشتید ؟ و رویه شما چنین است.

88) یهودیان گفتند: دل هاى ما در پرده است ]و از سخنان تو ـ اى محمّد ـ چیزى نمى فهمیم[. نه، چنین نیست، بلکه خداوند آنان را به سزاى کفرشان از رحمت خود دور ساخته است، از این رو فقط اندکى از آنان ایمان مى آورند.

89) و هنگامى که از جانب خدا کتابى ( قرآن ) برایشان آمد و توراتى را که با آنهاست تأیید کرد و پیش از آمدن آن هم با نوید دادن به ظهور پیامبر و هجرت او به مدینه، درپى پیروزى بر کافران عرب بودند، آرى هنگامى که همان چیزى را که مى شناختند برایشان آمد، به آن کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد.

90) بد بهایى است آنچه خود را بدان فروختند که به کتابى که خدا فرو فرستاده است، کافر مى شوند، کفرشان از آن روست که بر پیامبر حسد مىورزند و رشک مى برند که خداوند از فزون بخشى خود به هر کس از بندگانش که بخواهد وحى مى کند، از این رو خشمى از خدا را به سزاى کفرشان به قرآن، بر خشم دیگر به کیفر کفرشان به تورات بر خود جاى دادند، و براى کفرپیشگان عذابى خوارکننده است.

91) و چون به آنان گفته شود: به آنچه خدا فرو فرستاده است ایمان بیاورید، مى گویند: ما به آنچه بر خودمان نازل شده است ایمان داریم. و آنچه را غیر آن است با این که حق است و راستى و درستىِ کتابى را که با آنهاست تأیید مى کند انکار مى کنند. اى پیامبر، به آنان بگو: اگر به آنچه گفتید ایمان دارید، چرا پیش از این آن پیامبران خدا را که از نژاد خودتان بودند مى کشتید ؟

92) و به راستى موسى براى شما آن معجزات روشن را آورد، ولى شما در غیاب او آن گوساله را به پرستش برگرفتید در حالى که ستمکار بودید ]= هیچ عذرى بر این کار نداشتید[.

93) و هنگامى که از شما پیمان گرفتیم و براى نشان دادن قدرت خود به شما آن کوه را بر فرازتان برافراشتیم و گفتیم: کتابى را که به شما داده ایم به جد و جهد بگیرید و به آنچه در آن است گوش بسپارید. گفتند: شنیدیم و نافرمانى کردیم. و به سبب کفرشان محبّت آن گوساله در دل هایشان نفوذ داده شد. اى پیامبر، به آنان بگو: بد است آنچه ایمانتان شما را به آن فرمان مى دهد اگر ایمان دارید.

94) اى پیامبر، به یهودیان بگو: اگر نزد خدا و به حکم او نیکبختى سراى آخرت به شما اختصاص دارد و مردم دیگر از آن محرومند، چنانچه راست مى گویید، آرزوى مرگ کنید تا هر چه زودتر از این زندگى آمیخته با ناکامى ها به آن سراى سعادت درآیید.

95) ولى آنان در اثر گناهانى که به دست خود پیش فرستاده اند، هرگز آرزوى مرگ نمى کنند، و خدا به حال ستمکاران داناست.

96) گواه این که یهودیان در بند سراى آخرت نیستند این است که آنان را آزمندترین مردم به این زندگى ناچیز دنیا مى یابى. آنان حتى از مشرکان که سراى آخرت را باور ندارند به زندگى دنیا آزمندترند. هر یک از آنان دوست دارد که هزار سال عمر به او مى دادند، و حقیقت این است که عمر هزار ساله یافتن هم او را از عذاب دور نمى کند، و خدا به آنچه انجام مى دهند بیناست.

97) یهودیان به این بهانه به قرآن ایمان نمى آورند که با جبرئیل که آورنده وحى است دشمنند. اى پیامبر، به آنان بگو: هر کس دشمن جبرئیل است، نباید از کتاب الهى رویگردان شود، چرا که جبرئیل به اذن خدا این کتاب را بر قلب تو نازل کرده است، کتابى که حقانیت کتاب هاى آسمانى پیش از خود، از جمله تورات راتأیید مى کند و براى کسانى که به آن ایمان مى آورند مایه هدایت و بشارت است.

98) هر کس دشمن خدا و فرشتگان و پیامبران او و دشمن جبرئیل و میکائیل است، کافر است و بى تردید خدا دشمن کافران است.

99) و همانا ما آیاتى روشن و روشنگر به سوى تو فرو فرستادیم، و جز فاسقان کسى بدانها کفر نمىورزد.

100) چرا این یهودیان هرگاه ]با خدا[ پیمانى بستند، گروهى از ایشان آن را به دور افکندند ؟ ]نه تنها گروهى از آنان پیمان شکن اند[ بلکه بیشترشان ایمان ندارند.

101) و هنگامى که از جانب خدا پیامبرى برایشان آمد که توراتى را که با آنان است تصدیق مى کرد، گروهى از کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده شده است ]= عالمان یهود و نصارى[ کتاب خدا را پشت سرشان افکندند و بشارت هاى آن را در مورد ظهور پیامبر اسلام نادیده گرفتند، چنان که گویى از آن بى خبرند.

دسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیان - حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیان - حسام الدین شفیعیانحسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیان/16قطعه عکس/ - حسام الدین شفیعیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد