بحث منجی در آیین زرتشت، به مانند دیگر مباحث این آیین، دارای شک و شبهه هست. عدهای بیان دارند که در آیین زرتشت موعود و منجی هست و در زمانهای مشخصی خواهند آمد
در این زمان نیز بین موبدان در مورد بحث سوشیانت و اینکه بهراستی مواردی که در متون اوستایی وارد شده است، چه افرادی هستند، و آیا این سوشیانتها ظهور کردهاند یا نه، اختلاف هست. یکی از این موارد مربوط میشود به اینکه آیا کوروش کبیر سوشیانت است یا خیر؟!
اولین نظر مربوط به موبد نیکنام هست که در مورد این سؤال که آیا کورش کبیر در دین زرتشت همانند دین یهود منجی بوده است؟ چنین پاسخ میدهد: خیر، در سرودهای اوستا نامی از کورش کبیر و در جایگاه «سوشیانت» برده نشده است
در سوی دیگر نظر موبد سروش پور هست که نظری کاملاً متفاوت با موبد نیکنام را بیان میدارد. بر اساس اوستا پس از اشوزرتشت در پایان هزاره اول، نخستین سوشیانس به نام «اشیدربامی» ظهور خواهد نمود. از آنجایی که صفت او در اوستا اوخشیت ارته به معنای گستراننده راستی میباشد، برخی از محققین بر این باورند که این «اشیدر» همان کوروش هخامنشی میباشد، اگر چه به طور مشخص در متون باستانی به آن اشاره نشده است، ولی دلایلی وجود دارد که میتواند این اندیشه را قوت دهد. اولین دلیلش این است که به طور مستقیم در تورات، کتاب مقدس یهودیان، کوروش هخامنشی به عنوان منجی و نجات دهندهای که از شرق ظهور میکند، جایگاه موعود را در این کتاب مقدس به خود گرفته است. از طرفی نام او در قرآن هم به عنوان ذوالقرنین برده شده. ذوالقرنین یعنی صاحب دو شاخ؛ باشد و شاخ در ادبیات دینی ایران باستان نماد فرّه ایزدی میباشد؛ بر این اساس کوروش هخامنشی تنها پادشاهی است که علاوه بر فرّه قدرت، دارای فره حکمت یا دانایی هم بوده است