حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

بَمیدبار-فصل چهارم

1.      خداوند به مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) چنین گفت:

2.      پسران قِهات را از میان فرزندان لِوی برحسب قبیله‌ها و خانواده‌ی پدریشان سرشماری کن.

3.      از سی ساله به بالا و تا پنجاه ساله هرکس که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شود تا در چادر محل اجتماع کاری انجام دهد (سرشماری شود).

4.      کار پسران قِهات در چادر محل اجتماع-مکان فوق‌العاده مقدس این است:

5.      موقع حرکت اردو، اَهَرُون (هارون) و پسرانش بیایند و آن پرده‌ی پوشش جایگاه لوحه‌های ده‌فرمان را پایین آورند و با آن صندوق (لوحه‌های ده‌فرمان) گواه (بر تجلی خداوند به فرزندان ییسرائل (اسرائیل) در کوه سینَی (سینا)) را بپوشانند...

6.      روی آن پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) قرار دهند و بر بالای آن پارچه‌ای تماماً از پشم رنگ‌شده‌ی لاجوردی بگسترانند و تیرهای آن را جای خود قرار دهند.

7.      روی میز (نان) دورو و پارچه‌ای از پشم رنگ‌شدهی لاجوردی گسترانیده و روی آن قالب‌های نان و قاشق‌ها و پایه‌های عمودی و قیدهای ناودانی‌شکل نگهدارنده(ی نان) را قرار دهند و نان دائم روی آن باشد.

8.      و روی آنها پارچه‌ای از پشم رنگ‌شده‌ی قرمز پهن کنند و آن را با پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و تیرهای آن را قرار دهند.

9.      و پارچه‌ای از پشم رنگ‌شدهی لاجوردی برداشته آن چراغدان روشنایی بخش و چراغ‌هایش و انبرهایش (که برای برداشتن فتیله‌ها لازم است) و مجمرهایش و تمام ظرف‌های روغنی را که به‌وسیله‌ی آنها خدمت آن (چراغدان) را می‌کنند، بپوشاند.

10.  آن را و تمام اسباب‌هایش را توی پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) گذارده روی تیر قرار دهند.

11.  و روی آن قربانگاه طلا، پارچه‌ای از پشم رنگ‌شدهی لاجوردی گسترانیده و آن را با پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و تیرهای آن را قرار دهند.

12.  و تمام اسباب‌های خدمت را که در مکان مقدس با آنها خدمت می‌کنند بردارند و در پارچه‌ای از پشم رنگ‌شدهی لاجوردی قرار دهند و آنها را پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و روی تیر بگذارند.

13.  آن قربانگاه (قربانی سوختنی) را از خاکستر خالی کنند و روی آن پارچه‌ای از پشم رنگ‌شدهی ارغوانی بگسترانند.

14.  و تمام اسباب‌هایش را که با آنها روی آن قربانگاه خدمت می‌کنند و مجمرها و چنگال‌ها و بیلچه‌ها و خون‌پاش‌ها و همه اسباب‌های قربانگاه را رویش بگذارند و روی آن پوششی از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) گسترانیده و تیرهایش را قرار دهند.

15.  در موقع حرکت اردو، اَهَرُون (هارون) و پسرانش کار پوشاندن چیز مقدس (صندوق لوحه‌های ده‌فرمان) و قربانگاه و تمام اسباب‌های مقدس را به پایان رسانند و پس از آن پسران قِهات برای حمل بیایند و چیزهای مقدس را لمس نکنند تا نمیرند. کار پسران قِهات در چادر محل اجتماع این است.

16.  و اِلعازار پسر اَهَرُون کُوهِن (هارون کاهن) سرپرست روغن روشنایی و بخور داروها(ی یازده‌گانه) و هدیه آردی همیشگی و روغن مسح باشد. یعنی سرپرستی تمام میشکان و تمام آنچه در آن است را چه از نظر مکان مقدس و چه از نظر اسباب‌هایش برعهده داشته باشد.

17.  خداوند به مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) چنین سخن گفت:

18.  باعث نابودی جمعیت قبیله‌های قِهاتی از میان لِوی‌ها نشوید.

19.  و این کار را برای آنها انجام دهید تا هنگام نزدیک‌شدنشان به مکان فوق‌العاده مقدس زنده مانده، نمیرند. اَهَرُون (هارون) و پسرانش بیایند و آنها را هریک بر خدمت و بارش بگمارند.

20.  موقع پوشانیدن آن چیز مقدس (صندوق لوحه‌های ده‌فرمان) برای دیدن آن نیایند تا نمیرند.

پاراشای ناسُو

21.  خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

22.  پسران گِرشُون را هم برحسب خانواده‌ی پدری و قبیله‌هایشان سرشماری کن.

23.  آنها را یعنی کسی را که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شود تا در چادر محل اجتماع خدمت کند از سی ساله به بالا تا پنجاه ساله سرشماری کن.

24.  کار قبیله‌های گِرشُونی برای خدمت و باربری از این قرار است.

25.  حمل پرده‌های میشکان و چادر محل اجتماع، پوشش آن و پوششی از تَحَش (نوعی پستاندار) که از بالا روی آن است و پرده‌ی درگاه چادر محل اجتماع.

26.  و پرده‌های حیاط و پرده‌ی درگاه دَرِ بزرگ حیاطی که در اطراف میشکان و قربانگاه است و طناب‌های آنها و تمام اسباب‌های خدمتی آنها و آنچه برای آنها و برای نظام خدمت آنها طبق فرمان اَهَرُون (هارون) و پسرانش باشد. باربری آنها را به نوبت برای آنها تعیین کنید.

27.  همه‌ی کار پسران گِرشُونی برای تمام باربری آنها و برای نظام خدمت آنها طبق فرمان اَهَرُون (هارون) و پسرانش باشد. باربری آنها را به نوبت برای آنها تعیین کنید.

28.  کار قبیله‌های پسران گِرشُونی، در چادر محل اجتماع است و نوبت کار آنها تحت سرپرستی ایتامار پسر اَهَرُون کُوهِن (هارون کاهن) باشد.

29.  پسران مِراری را برحسب قبیله‌ها و خانواده‌ی پدریشان بشمار.

30.  آنها را یعنی هرکسی را که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شود تا در چادر محل اجتماع خدمت کنند از سی‌ساله به بالا تا پنجاه ساله سرشماری کن.

31.  و وظیفه‌ی باربری آنها برای همه‌ی کارهایشان در چادر محل اجتماع عبارت است از (حمل) تخته‌های میشکان و پشت‌بندها و ستون‌ها و پایه‌ها(ی جا زبانه‌ای ها)یش ...

32.  و (حمل) ستون‌های پیرامون حیاط و پایه‌های (جا زبانه‌ای) آنها و میخ‌های سرکج و طناب‌هایشان برای همه‌ی اسباب‌ها و برای تمام کار آنها. برحسب نام‌های اسباب‌ها وظیفه‌ی باربری آنها را تعیین کنید.

33.  این است کار قبیله‌های پسران مِراری برای هرگونه خدمت آنها در چادر محل اجتماع که تحت سرپرستی ایتامار پسر اَهَرُون کُوهِن (هارون کاهن) باشد.

34.  مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و رئیس‌های جماعت، پسران قِهاتی را برحسب قبیله‌ها و خانواده‌ی پدریشان شمردند.

35.  از سی‌ساله به بالا تا پنجاه ساله تمام کسانی را که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شدند تا در چادر محل اجتماع خدمت کنند (سرشماری کردند).

36.  و سرشماری شدگان آنها برحسب قبیله‌هایشان دوهزار و هفتصد و پنجاه (نفر) بودند.

37.  اینها سرشماری شدگان قبیله‌های قهاتی یعنی همه کسانی بودند که در چادر محل اجتماع خدمت می‌کردند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند به مُشه آنها را شمردند.

38.  و سرشماری شدگان پسران گِرشُون برحسب قبیله‌های خانواده‌ی پدریشان.

39.  از سی ساله به بالا تا پنجاه ساله همه‌ی کسانی را که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شدند تا در چادر محل اجتماع خدمت کنند (سرشماری کردند).

40.  سرشماری شدگان آنها برحسب قبیله‌های خانواده‌ی پدریشان دو هزار و ششصد و سی (نفر) بودند.

41.  اینها سرشماری شدگان قبیله‌های پسران گِرشُون یعنی همه‌ی کسانی بودند که در چادر محل اجتماع خدمت می‌کردند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند آنها را شمردند.

42.  و سرشماری شدگان پسران مراری برحسب قبیله‌ها و خانواده‌ی پدریشان.

43.  از سی‌ساله به بالا تا پنجاه ساله همه‌ی کسانی را که وارد جمعیت خدمتگزاران کار مقدس می‌شدند تا در چادر محل اجتماع خدمت کنند (سرشماری کردند).

44.  سرشماری شدگان آنها بر حسب قبیله‌هایشان سه هزار و دویست (نفر) بودند.

45.  اینها سرشماری‌شدگان قبیله‌های پسران مِراری بودند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند به مُشه آنها را شمردند.

46.  تمام سرشماری شدگانی که مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و رئیس‌های ییسرائل (اسرائیل) از لِوی‌ها برحسب قبیله‌ها و خانواده‌ی پدریشان شمردند ...

47.  از سی‌ساله به بالا تا پنجاه ساله همه‌ی کسانی که برای کار خدمت و کار باربری در چادر محل اجتماع وارد می‌شدند...

48.  سرشماری شدگان آنها هشت هزار و پانصد و هشتاد نفر بودند.

49.  مُشه (موسی) برحسب فرمان خداوند هرکدام را بر خدمت و بارش گماشت و سرشماری‌شدگان کسانی بودند که خداوند برای مُشه تعیین کرده بود.

ناسُو-فصل پنجم

1.      خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

2.      به فرزندان ییسرائل (اسرائیل) فرمان بده هر برص‌دار و هر جریان‌داری و هرکسی را که به‌خاطر لمس جسد مرده ناپاک است از اردوگاه بیرون کنند.

3.      از مذکر تا مونث بیرون کنید. آنها را به خارج از اردوگاه روانه سازید تا اردوگاه خود را که من در میانشان هستم، ناپاک نکنند.

4.      فرزندان ییسرائل (اسرائیل) چنین عمل کردند. آنها را به خارج از اردوگاه روانه نمودند فرزندان ییسرائل همانگونه که خداوند به مُشه (موسی) سخن گفته بود عمل کردند.

5.      خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

6.      به فرزندان ییسرائل (اسرائیل) بگو هرگاه مرد یا زنی مرتکب هرگونه خطای انسانی (داد و ستد بدون مدرک) گردد و (باعث شود با سوگند یاد کردن) به خداوند خیانت شود و در اینصورت آن شخص گناهکار گردد.

7.      آنها (طلب کار به خاطر نگرفتن مدرک و بدهکار به خاطر خیانت و سوگند دروغ) به خطایی که کرده‌اند اعتراف نمایند و ابتدا (آن شخص) اصل آن را برگرداند و یک پنجم آن را بر آن اضافه نماید به آن کسی که به او خیانت شده است، بدهد.

8.      و اگر آن مرد وارثی نداشته باشد که آن اصل (پول) به وی برگردد آن اصل (پول) پس داده شده متعلق به خداوند یعنی از آن کُوهِن (کاهن) خواهد بود و این علاوه بر آن قوچ کفاره‌ی (گناهان) است که با آن برای وی طلب عفو می‌گردد.

9.      از تمام موقوفه‌های فرزندان ییسرائل (اسرائیل) هر هدیه (نوبرانه‌)ای که به کُوهِن (کاهن) تقدیم می‌دارند متعلق به خود او (آن کُوهِن) خواهد بود.

10.  هرکسی اختیار موقوفه‌های خود را دارد که به هر کُوهِنی (کاهنی) (که بخواهد) تقدیم کند. هرگاه کسی (موقوفه‌های خود را) به کُوهِنی دهد به همان کس تعلق خواهد گرفت.

11.  خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

12.  به فرزندان ییسرائل (اسرائیل) صحبت کرده به آنها بگو هر مردی که زنش منحرف گشته واقعاً به او خیانت کند.

13.  و مردی به منظور نزدیکی کردن با او همخواب شود و موضوع از نظر شوهر مخفی بماند یعنی او (آن زن) پنهان‌شده ناپاک گردد و شاهدی وجود نداشته باشد و به زور برده نشده باشد ...

14.  و به او (به شوهر) حالت سوءظن دست داده به زنش مشکوک گردد و وی ناپاک نشده باشد.

15.  آن مرد زنش را نزد کُوهِن (کاهن) آورده و تقدیمی او (یعنی تقدیمی زن خود) را همراه وی (یعنی همراه زنش) یک دهم ایفا آرد جو بیاورد. نظر به اینکه هدیه‌ی سوءظن‌ها یعنی هدیه‌ی یادآوری گناه می‌باشد روی آن روغن نریزد و بر آن کندر ننهد.

16.  آن کُوهِن (کاهن) وی (یعنی آن زن) را پیش آورده در حضور خداوند وادارد.

17.  آن کُوهِن (کاهن) با ظرف سفالی آب مقدس بردارد و از خاکی که در زمین میشکان خواهد بود بردارد و توی آن آب بریزد.

18.  کُوهِن (کاهن) آن زن را به حضور خداوند واداشته و سر آن زن را برهنه (ژولیده) کند و هدیه‌ی یادبود را که همان هدیه‌ی سوءظن‌هاست روی کف دست‌هایش بگذارد و آن آب تلخ‌کامی لعنت‌آور، در دست کُوهِن (کاهن) باشد.

19.  آن کُوهِن (کاهن) وی را سوگند داده به آن زن بگوید «اگر مردی با تو همخوابی نکرده باشد و اگر درحالی که به شوهرت تعلق داری منحرف نشده باشی که ناپاک گردی، از این آب تلخ کامی لعنت‌آور مصون بمانی...

20.  «و اگر تو در حالی که به شوهرت تعلق داشته‌ای منحرف گشته و ناپاک شده باشی و غیر شوهرت مردی با تو همبستر شده باشد ...»

21.  «آن کُوهِن (کاهن) آن زن را با سوگند همراه نفرین سوگند دهد و آن کُوهِن (سخن را ادامه داده) به آن زن بگوید «خداوند موجب شود رانت بیفتد و شکمت باد کند تا در میان قومت نمونه‌ی سوگند همراه نفرین قرارگیری».

22.  «و این آب لعنت‌آور وارد روده‌هایت شود تا شکمت باد کند و رانت را ساقط کند» و آن زن بگوید آمین آمین.

23.  آن کُوهِن (کاهن) این نفرین‌های همراه با سوگند را در ورقه‌ای نوشته و در آن آب تلخ‌کامی بشوید.

24.  و آن آب تلخ‌کامی لعنت‌آور را به آن زن بنوشاند تا آن آب لعنت‌آور برای تلخ‌کامی وارد (شکم) او شود.

25.  و آن کُوهِن (کاهن) از دست آن زن آن هدیه‌ی آردی سوءظن را بگیرد و آن هدیه‌ی آردی را به حضور خداوند تکان داده آن را نزدیک آن قربانگاه پیش‌آورد.

26.  آن کُوهِن (کاهن) از آن هدیه‌ی آردی مشتی به عنوان یادبود بردارد و روی آن قربانگاه دود کند و بعد آن آب را به آن زن بنوشاند.

27.  آن آب را به او بنوشاند. اگر ناپاک شده و به شوهرش خیانت کرده باشد آن آب لعنت‌آور برای تلخ‌کامی وارد (شکم) وی شده شکمش باد کرده و رانش ساقط خواهد گشت و آن زن در میان قومش نمونه‌ی نفرین خواهد شد.

28.  و اگر آن زن ناپاک نشده و پاک باشد مصون مانده (اگر نازا هم باشد) حتما بچه‌دار خواهد شد.

29.  این قانون سوءظن در مورد زنی است که با داشتن شوهر، منحرف شده، ناپاک گردد.

30.  یا مردی که حالت سوءظن به او دست دهد و به زنش مشکوک گردد. آن زن را نزد خداوند وادارد و کُوهِن (کاهن) این دستورات را برایش انجام دهد.

31.  آن مرد از گناه مبرا می‌ماند و آن زن گناهش را به گردن خواهد داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد