بند ۶) برای او باید بهترین باشد. آنکه با دانستن اینکه باید پندار شاعرانهٔ واقعی را به من بگوید. آنچه او گفته، تمامیت نظم کیهانی و جاودانگی است. باید در آنجا برای مزدا فرمان دور (= بر چیزهای دور) باشد. که باید برای وی توسط پندار نیک من بروید.
بند ۷) او که اولین کسی بود که آن پندارها به فکرش خطور کند: “فضاهای خالی با نورها درهم میآمیزند” بواسطه پندار راهنمای او بود که او، اربابِ شبکه، به نظم کیهانی اندیشید که توسط آن او بهترین پندار را بر پا نگه میدارد. با آن الهام تو رشد میکنی، ای مزدا. کسی که هنوز اینجاست و اکنون نیز چنین است، ای اهوره.
بند ۸) پس اکنون من با پندار خود به تو به عنوان اولین فکر میکنم، ای مزدا. که هنوز جوان هستی، پدر پندار نیک. از زمانی که من در چشم خود به تو به عنوان اولین اربابِ شبکهٔ نظم کیهانی چنگ زدم و تو را در حال انجام اقدامات این حالت اهوره دیدهام.
بند ۹) آرمَئیتی با تو بود. الهام پندار راهنمای بزرگ در آنجا به شکل(؟) آفرینندهٔ گاو متعلق به شما بود، ای مزدا اهوره. وقتی که شما حق انتخاب راهها را به او میدادید: آمدن نزد علوفهدهنده یا به سوی او که برایش علوفهدهنده نخواهد بود. ….
بند ۱۶) من از تو درباره چیزی دور میپرسم: او چگونه سخاوتمندی خواهد بود که برای پیشبرد فرمان خانه یا سکونتگاه یا زمین از طریق نظم کیهانی تلاش خواهد کرد، وقتی که او باید آنجا باشد، کسی مانند تو، ای مزدا اهوره، و او با چه اقداماتی خواهد آمد؟
بند ۱۷) چه محافظ نظم کیهانی یا آنکه تحت سیطره دروغ است، اجازه خواهند داشت برای خود بخش بیشتری از پاداش را تصاحب کنند. بگذار آنکه میداند به آنکه اکنون نیز میداند بگوید! باشد تا هیچکس که نمیداند، به فریب ما ادامه ندهد (ما را فریبکار نخواند؟) زین پس! باش، ای مزدا اهوره، شروعکننده پندار نیک ما!
بند ۱۸) اما به هیچکس اجازه نده که در میان شما به گوشدادن به پندارهای غیرشاعرانه و فرمانهای آنکه تحت سیطره دروغ است، ادامه دهد! چرا که او خانه یا منزل یا سکونتگاه یا زمین را در منزل گاهی بد و ویرانی قرار داده است. همهٔ شما درسی را به آنها یاد دهید. پس: با یک دم!
بند ۱۹) او که اول به نظم کیهانی اندیشید، اکنون به کلام(؟) من گوش داده است. یعنی تو، دانا، درمانگر این وجود. ای اهوره، من که به خواست خود، برای خروج کلام درست به فرمان زبان تو هستم، تو. از طریق آتش تابناک خود، ای مزدا، استواری را در پاهای من در مسابقه برای شهرت نیک عطا کن.
بند ۲۰) هر کسی که نزد محافظ نظم کیهانی بیاید، در آینده، شهرت درخشان از آن او خواهد بود. سوگواری، دورهٔ زندگی طولانیِ تاریک، غذای بد، تنها واژه تو واژه «افسوس!»، روح- بینایی تو، همهٔ شما را به آن وجود راهبری خواهد کرد. ای شما که تحت سیطره دروغ هستید، به حساب اقدامات خود شما.
بند ۲۱) اهورهمزدا میدهد. از میان تمامیت و ابدیت بسنده خود و نظم کیهانی، و از درونِ اتحاد خود با فرمان، که آیندگانِ نیک را بوجود می آورد، فربهی پندار نیک خود به آنکس که با رفتارهای وی با الهام و اقدامات وی از او اطاعت کند.
بند ۲۲) آنان برای دهندهٔ هدایای نیک که توسط تلاش خود و توسط چیزهای نیک وی مییابد، درخشان هستند. او اینجا و اکنون هست. به فرمان وی، نظم کیهانیِ تحکیمبخش، توسط گفتار و اقدام وی. او در آنجا، ای مزدا اهوره، نیروبخشترین مهمان تو خواهد بود. …